اندرواژ

معنی کلمه اندرواژ در لغت نامه دهخدا

اندرواژ. [ اَ دَ ]( ص مرکب ، اِ مرکب ) سرگشته و حیران. || سرنگون آویخته. || آرزو و حاجتمندی. ( برهان قاطع ). و رجوع به اندروا و اندرواج و اندروای شود.

معنی کلمه اندرواژ در فرهنگ فارسی

سرگشته و حیران . یا سرنگون آویخته . یا آرزو حاجتمندی .

جملاتی از کاربرد کلمه اندرواژ

موتور محمد اندرواژ، روستایی از توابع بخش کورین شهرستان زاهدان در استان سیستان و بلوچستان ایران است.