انتقام کشنده

معنی کلمه انتقام کشنده در لغت نامه دهخدا

انتقام کشنده. [ اِ ت ِ ک َ/ک ِ ش َ دَ/دِ ] ( نف مرکب ) کینه جو.کینه کشنده : این نوشته ایست از جانب... ابوجعفر... بسوی یاری دهنده دین خدا و نگهبان بندهای اوو انتقام کشنده از دشمنان او. ( تاریخ بیهقی ص 306 ).

معنی کلمه انتقام کشنده در فرهنگ فارسی

کینه جو ٠ کینه کشنده

جملاتی از کاربرد کلمه انتقام کشنده

قیصر می‌توانست به یک اشاره از قتل ارمنی‌ها جلوگیری نماید. آیا حالا او مداخله خواهد کرد؟ تصور نمی‌کنیم. وقایع نگار ما نام چند نفر از قونسول‌های آلمان را نوشته‌است که به همراهی تُرک‌ها مشغول دفع ارمنی‌ها هستند. ما تصور می‌کردیم که دامان پادشاه آلمان و ملت وی [را] هیچ گناهی بدتر از آنچه در بلژیک کردند ملوث نخواهد ساخت لیکن اشتباه کرده بودیم. رؤسای کمیتهٔ اتحاد و ترقی، اگر به حال خود واگذاشته شوند، شاید وقتی از این اعمال سیاه خسته گردند لیکن اگر همه وقت با آلمان‌ها همراه باشند دیگر امیدی برای ارمنی‌ها نیست. کاری که از دست متفقین بر می‌آید این است که طلعت و همدستان شریر وی را متنبه سازند که الان جنگ تغییرات بزرگ در خود می‌بیند و وقتی خواهد رسید که آن‌ها گرفتار شده و دول انتقام کشنده با آن‌ها همان معامله را خواهند کرد که با قاتل می‌نمایند.