اما شدن

معنی کلمه اما شدن در لغت نامه دهخدا

اما شدن. [ اُم ْ ما ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به اُمّا شود.

معنی کلمه اما شدن در دانشنامه آزاد فارسی

اُمّا شدن
(واژه ای ترکی، به کاهشِ واجیِ اُماخ) در باور عوام، عوارضِ بیمارگونه ای که به زن آبستن یا شیرده یا پسربچه، در صورت دست نیافتن به خوراکی هوس کرده، دست می دهد. معنایِ عام اُمّا شدن، افتادن بچۀ زنِ آبستنی است که بوی غذایی به مشامش خورده و نتوانسته است حتی اندکی از آن بچشد. مراد از این معنی دربارۀ پسربچه ها «از مردی افتادن» است. به باور عوام، اگر به زن آبستن کمی از خوراکی که پخته اند ندهند، چشم بچه اش زاغ (کنایه از خباثت)، و زن شیرده نیز شیر پستان هایش خشک می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه اما شدن

توسعه فیزیکی روستا به دلیل محصور بودن و قرار گرفتن در دامنه کوه دشوار اما شدنی می‌باشد.