الوات
جملاتی از کاربرد کلمه الوات
داستان سریال در مورد یک باند موتورسوار در یک شهر خیالی بنام چارمینگ است که در نزدیکی شهر استاکتون، کالیفرنیا قرار دارد. نام این باند «فرزندان آشوب» است و در کار قاچاق اسلحهاند. قصه این مجموعه دربارهٔ یک گروه از اوباش و الوات خطرناک و تبهکار آمریکایی است که زندگی خود را صرف کارهای خلاف میکنند اما گاهی به صورت انجمن در کارهای خیر نیز شرکت دارند. آنها خرج زندگی خود را نیز از طریق قاچاق اسلحه و یک تعمیرگاه عمومی که در ان به مکانیکی خودروها میپردازند به دست میآورند. این گروه از مردان و زنانی تشکیل شده که مدام با موتورسیکلتهای خود از جایی به جای دیگر میروند. اداره استودیوی پورن و ایجاد دعوا و دردسر دغدغه و سرگرمی روزمره اکثر این قانون گریزان است.
گفته میشود که او ملحد و لاقید بوده، معشوقههای زیادی داشته، همنشین الوات بوده و در دنیای زیرزمینی لندن زندگی پر ریخت و پاشی داشتهاست.
پس از بمباران اجساد زندانیان به ایران تحویل داده شد. گفته میشود که برخی اجساد نیز در محل دفن شده است. سایر زندانیان زنده مانده به زندان دیگری در الواتان منتقل گردیدند. پس از چندین ماه و ادامه پیشروی نیروهای ایران در مناطق مختلف جنگی و آزادی خرمشهر، حزب دموکرات آخرین زندان خود را در گناب از دست داد و پس از التیماتوم نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زندانیان در ۳۰ مهر ۱۳۶۲ توسط حزب دموکرات آزاد و در سردشت مورد استقبال قرار گرفتند.