النقد

معنی کلمه النقد در لغت نامه دهخدا

النقد. [ اَن ْ ن َ ] ( اِخ ) ازمنازل معروف اشعریان. رجوع به تاریخ قم ص 284 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه النقد

ضمنا جناب شيخ عبد الحسين حلى در النقد النزيه (جلد 1، صفحه 99)احتمال داده كه اءرئكم يعنى از شما ارث برم ، با ارزء بكم يعنى بهمصيبت شما دچار شوم ، در كتابت اشتباه شده باشد، و اين سخن بعيد نيست .
خود زندگینامهٔ دو جلدی وی با عنوان الجمر و الرماد:ذکریات مثقف عربی (اخگر و خاکستر:خاطرات یک روشنفکر عرب) که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد و کتاب صور الماضی:سیرة ذاتیه (تصاویر گذشته: زندگینامه خود نوشت) که در سال ۱۹۹۳ انتشار یافت جزء آثار کلاسیک محسوب می‌شوند. این دو کتاب که از حیث بی‌پرده‌گویی بی‌نظیرند، با شیوایی تمام به شرح و نقد تجربه نسل کاملی از روشنفکران عرب می‌پردازند که بیشتر آن‌ها زندگی خود را در تبعید اجباری یا خود خواسته، سرشار از رؤیاها، بیداری از خواب و خیال، و شکست به پایان برده‌اند. کتاب پدرسالاری جدید:نظریه‌ای دربارهٔ تغییرات تحریف شده در جامعه عرب در سال ۱۹۸۸[به زبان انگلیسی]و در سال ۱۹۸۹ با عنوان النظام الابوی و در سال ۱۹۹۶ با عنوان tacrairtaP eL انتشار یافت. این کتاب شیوه بدیلی برای درک جامعه عرب ارائه می‌دهد و تأثیر زیادی بر حلقه‌های دانشگاهی و روشنفکری جهان عرب گذاشته‌است. اثر شرابی به زبان عربی، که پیوندی انداموار با آثار پیش گفته دارد، کتاب النقد الحضاری للمجتمع العربی ۱۹۹۰(نقد تمدنی جامعه عرب) است.
- النقد الادبی و التحکیم فی المسابقات الشعریه
غزالی دربارهٔ شیخ احمد صبحی منصور می‌نویسد: «کتب الدکتور أحمد صبحی منصور هذا الفصل النفیس فی النقد الذاتی للتاریخ الاسلامی، ننقله عنه مقدرین للفکر الذکی الذی أملاه: دکتر احمد صبحی منصور این فصل گرانبها را در نقد ذاتی تاریخ اسلامی نوشته که ما آن را نقل کرده و خوشفکری و هوشمندی نویسنده اش را تحسین می‌کنیم» (تراثنا الفکری فی میزان الشرع و العقل/ فصل هفتم ص۱۰۸ ـ دارالشروق القاهرة ط۵)
علامه شيخ عبدالحسين حلى در النقد النزيه (جلد 1، صفحه 100) از فخرالذاكرين ، عالمبزرگوار، شيخ ميرزا هادى خراسانى نجفى ،نقل مى كند كه گويد: اميرالمؤ منين (ع ) حضرت عباس (ع ) را فرا خواند و به سينهچسبانيد و چشمانش را بوسيد و از او عهد گرفت كه چون در كربلا بر آب دست يافت ، تابرادرش حسين تشنه است ، قطره اى از آن را ننوشد، و اين كه اربابمقاتل گويند حضرت عباس (ع ) در شريعه فرات آب را نخورد و آن را ريخت به سبباطاعت از سفارش پدرش على مرتضى (ع ) بوده است . (22)(23)
20 سفارش على (ع ) به عباس (ع ) در واقعه كربلا  علامه شيخ عبدالحسين حلى در النقد النزيه (جلد 1، صفحه 100) از فخرالذاكرين ، عالمبزرگوار، شيخ ميرزا هادى خراسانى نجفى ،نقل مى كند كه گويد: اميرالمؤ منين (ع ) حضرت عباس (ع ) را فرا خواند و به سينهچسبانيد و چشمانش را بوسيد و از او عهد گرفت كه چون در كربلا بر آب دست يافت ، تابرادرش حسين تشنه است ، قطره اى از آن را ننوشد، و اين كه اربابمقاتل گويند حضرت عباس (ع ) در شريعه فرات آب را نخورد و آن را ريخت به سبباطاعت از سفارش پدرش على مرتضى (ع ) بوده است . (22)(23)
شمارى از مقلدان هم مانند على حسين السائح استاد دانشكده الدعوة الاسلامية در كشور ليبى نيز از ابن خلدون پيروى كرده و در بحث خود با عنوان تراثنا وميزان النقد (8) ضمن پرداختن به مساءله مهدى منتظر به تارهاى عنكبوتى كهتنيده ابن خلدون درباره عقيده به مهدى ، عليه السلام ، است دست يازيده اند.غافل از اينكه آنچه را كه پايگاهى بزرگ تصور كرده و از آنجا قصد پرواز نموده اندسست ترين پايگاه است .
27. السائح ، على حسين ، تراثنا و ميزان النقد، كلية الدعوة الاسلاميه .