[ویکی فقه] الفاظ مرکب، الفاظ چند کلمه ای، با دلالت هر کلمه بر جزئی از معنا است. الفاظ مرکب، مقابل الفاظ مفرد است و به الفاظی گفته می شود که از ترکیب چند کلمه پدید می آید و جزء لفظ آنها بر جزء معنای آنها دلالت دارد، مانند: «زید قائم»؛ «غلام زید»، که برای مثال، در جمله اول، لفظ «زید» بر معنای انسان خاص و لفظ «قائم» بر معنای ایستاده دلالت دارد. نکته در تعریف لفظ مرکب، میان علمای منطق و ادبیات اختلاف است.
جملاتی از کاربرد کلمه الفاظ مرکب
در قرن یازدهم و دوازدهم هفده فرهنگ لغت در هند تألیف گردید. از آنجمله است برهان قاطع تألیف محمد حسین متخلص به برهان که سال پایان تالیفش ۱۰۶۲ میباشد و بترتیب حروف تهجی تنظیم گردیده. هزارها لغت و معنی زائد بر فرهنگهای سلف دارد که بعضی اصیل نیست. این فرهنگ لغت شهرت بسیار یافته و چندین نوبت چاپ شدهاست. دیگر فرهنگ رشیدی تألیف عبد الرشید الحسینی از مردم سند است که تحقیقات مفیدی در لغات فارسی کرده و حرف اول و دوم بترتیب حروف تهجی است و به سال ۱۲۹۲ در کلکته چاپ سربی خوردهاست. دیگر بهار عجم تألیف تیکچند متخلص به بهار است. در ۱۱۵۲ بهاتمام رسیده و شامل الفاظ مرکب و اصطلاحات فارسی است. بهقدری پسند ادباء معاصر او واقع شد که تا ۱۲۰۰ که تاریخ وفات مؤلف است هفت بار به چاپ رسید و پس از آن هم چند بار چاپسنگی خوردهاست.