[ویکی اهل البیت] در کتاب الغایات درباره احادیثی که بیشتر با وزن افعل التفضیل بر بهترین ها یا بدترین ها و... در افراد و امور دلالت دارد (به تعبیر امروزی: ترین ها) در این فصل گردآوری شده است. این گونه روایات، غایت و نهایت چیزی یا کاری را بیان می دارند؛ مثلا «خیرالعبادة قول لا اله الا الله»، «أشجع الناس من غلب هواه»، «أفقر الناس الطمع»، «شرّ الأشیاء المرأة السوء»، «أثبتکم علی الصراط، أشدّکم حبّا لی ولأهل بیتی». این بخش، در 53 صفحه، بیش از 90 مورد از بهترین ها و بدترین ها را از زبان معصومین علیهمالسلام طرح می کند. علی مختاری، بخشی از مقاله "نقد و بررسی جامع الاحادیث به همراه پنج رساله دیگر"، علوم حدیث / شماره 2، زمستان 1375.
جملاتی از کاربرد کلمه الغایات
و آب شهر از باران و چاه باشد در آن مردی بود که ابوالعلاء معری میگفتند نابینا بود و رئیس شهر او بود. نعمتی بسیار داشت و بندگان و کارگران فراوان و خود همه شهر او را چون بندگان بودند و خود طریق زهد پیش گرفته بود گلیمی پوشیده و در خانه نشسته بود. نیم من نان جوین را تبه کرده که جز آن هیچ نخورد و من این معنی شنیدم که در سرای بازنهاده است و نواب و ملازمان او کار شهر میسازند مگر به کلیات که رجوعی به او کنند و وی نعمت خویش از هیچکس دریغ ندارد و خود صائم اللیل باشد و به هیچ شغل دنیا مشغول نشود، و این مرد در شعر وادب به درجهای است که افاضل شام و مغرب و عراق مقرند که در این عصر کسی به پایهٔ او نبودهاست و نیست، و کتابی ساختهاست آن را الفصول و الغایات نام نهاده و سخنها آوردهاست مرموز و مثلها به الفاظ فصیح و عجیب که مردم بر آن واقف نمیشوند مگر بر بعضی اندک و آن کسی نیز که بر وی خواند، چنان او را تهمت کردند که تو این کتاب را به معارضهٔ قرآن کردهای؛ و پیوسته زیادت از دویست کس از اطراف آمده باشند و پیش او ادب و شعر خوانند و شنیدم که او را زیادت ازصد هزار بیت شعر باشد، کسی از وی پرسید که ایزد تبارک و تعالی این همه مال ومنال تو را دادهاست چه سبب است که مردم را میدهی و خویشتن نمیخوری. جواب داد که مرا بیش از این نیست که میخورم و چون من آن جا رسیدم این مرد هنوز در حیات بود.