الساع

معنی کلمه الساع در لغت نامه دهخدا

الساع. [ اِ ] ( ع مص ) دشمنی انداختن میان دو کس و برآغالیدن بر یکدیگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || گزانیدن کسی با عقرب یا مار. ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه الساع

یحیی معاذ همین گفت «الهی! أخلی العطایا فی قلبی رجاؤک، و أحبّ الساعات إلیّ ساعة فیها لقاؤک» آن چه جایی بود که وعده دیدار فراموش کند؟، و آن چه دلی بود که نسیم معارف از گلزار وصال نبوید؟، و آن چه زبانی بود که جز نام دوست بخود راه دهد؟ کز نام دوست بوی دوست آید، و از حدیث دوست راحت جان فزاید!

صاحب كتاب زيارات الشام در توصيف مسجد جامع دمشق از جمله چيزهايى كه ذكر مى كند(صخره القربان ) است . وى مى گويد: نزديك درى كه (باب الساعات ) ناميده مى شود صخره بزرگى است كه در گذشته بر روى آن قربانى مى گذاشتند. ابن عساكر نيز در تاريخ خود نقل كرده است كه قربانى را روى صخره قرار مى دادند،چنانچه مقبول واقع مى شد آتش مى آمد و آن را در بر مى گرفت ، و چنانچه مقبول واقع مى شد آتش مى آمد و آن را در بر مى گرفت ، و چنانچه مقبول نمى افتاد به حال خود باقى مى ماند. (332) ياقوت حموى ، صاحب معجم البلدان، نيز نظير اين قول را بيان مى كند.

778 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : العبد المومن اذا اذنب اجله الله سبع ساعات فان استغفر الله لم تكتب عليه شى ء وان مضت الساعات و لم يستغفر كتب سيئه . (الحديث )
ان الله - عزوجل - فرض عليكم الصلوات الخمس فىافضل الساعات فعليكم بالدعاء فى ادبار الصلوات
و ارفعوا اليه ايديكم بالدعاء فى اوقات صلاتكم فانهاافضل الساعات ينظرالله - عزوجل - فيها بالرحمة الى عباده و يجيبهم اذا ناجوه و يلبيهماذا نادوه و يستجب لهم اذا دعوه
جـالب اينكه در حديث ديگرى اين جمله اضافه شده است و ذلك عون على سائر الساعات :(و اين سرگرمى و تفريح سالم كمكى است براى ساير برنامه ها).
( الرضا عليه السلام قال : واجتهدوا ان يكون زمانكم اربع ساعاو ساعه للهلمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات و الذين يعرفونكمعيوبكم و يخلصون لكم فى الباطن و ساعه تخلون فيها للذاتكم و بهذه الساعهتقدرون على الثلاث الساعات (1093) )