افسار زدن

معنی کلمه افسار زدن در لغت نامه دهخدا

افسار زدن. [ اَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) مهار کردن. افسار نهادن. || کنایه از جلوگیری کردن از بی مبالاتی و گستاخی :
گر خودپرست بر خرعیسی شود سوار
دجال دیو بر سرش افسار میزند.ملاشانی تکلو ( از آنندراج ).

معنی کلمه افسار زدن در فرهنگ فارسی

مهار کردن افسار نهادن یا کنایه از جلوگیری کردن از بی مبالاتی و گستاخی.

جملاتی از کاربرد کلمه افسار زدن

رینینگ (به انگلیسی: Reining، به معنای افسار زدن یا لجام زدن) یک سبک سوارکاری غربی است که متأثر از سبک رنچینگ و سنت جنگاوری است که توسط کنکیستادورهای اسپانیایی به آمریکا آورده شده‌است. در این نوع سوارکاری، اسب را به صورت چهارنعل از مسیرهای مشخصی که شامل دوایر، پیچ‌ها و توقف‌های مختلف است عبور می‌دهند.