افزون گشتن

معنی کلمه افزون گشتن در لغت نامه دهخدا

افزون گشتن. [ اَ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) بیش شدن. زیاد گردیدن. فزونی یافتن :
هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا.مولوی.رجوع به افزون و ترکیبات آن شود.

معنی کلمه افزون گشتن در فرهنگ فارسی

بیش شدن زیاد گردیدن فزونی یافتن

جملاتی از کاربرد کلمه افزون گشتن

وصف حال مؤمنين بعد از ديدن لشكريان احزاب : افزون گشتن ايمان ، وفا و استوارى بر عهده و...

دل از طلب خوبی بی‌چون گشتن دریا خواهد شدن ز افزون گشتن