افتراه

معنی کلمه افتراه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
فری (۶۱ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
. فری در اصل به معنی قطع و شکافتن است در اقرب آمده: «فَرَی الشَّیْ‏ءَ فَرْیاً: قَطَعَهُ وَ شَقَّهُ» بعد گوید خواه به جهت افساد باشد مثل بریدن و شکافتن درنده و خواه برای اصلاح باشد مثل قطع چرم به وسیله خیاط. راغب گوید: فری قطع برای دوختن و اصلاح و افراء قطع برای افساد است همچنین است قول طبرسی ذیل آیه 48 نساء فیومی در مصباح گفته: «فَرَیْتُ الْجِلْدَ: قَطَعْتُهُ لِلْاِصْلاحِ». افتراء: به معنی جعل دروغ و چیزی از خود درآوردن است مثل . کیست ظالمتر از آنکه بر خدا دروغ ببندد. و مثل . بلکه می‏گویند قرآن را ساخته است بگو یک سوره به مانند آن بیاورید. در آیه . طبرسی «اِثْماً» را مفعول مطلق و «اِفْتَری» را به معنی اثم گرفته یعنی: حقا که گناه کرده گناه بزرگی. و شاید مفعول فعل محذوف باشد یعنی «اِفْتَری و اثم اثماً عظیماً». مُفْتَری: (به صیغه مفعول) ساخته شده. . گفتند: این نیست مگر سحر ساخته. مفتر (به صیغه مفعول) جعل کننده دروغ . گفتند تو فقط دروغگوئی. فریّ: ساخته. نو درآورده . چون مریم عیسی «علیه‏السلام» را در آغوش خویش به میان مردم آورد گفتند: ای مریم چیز نوظهوری آوردی زائیدن بدون شوهر؟!! آن را در آیه عظیم، قبیح و غیره گفته‏اند ولی آنچه ما اختیار کردیم با معنای اولی مناسب است.

جملاتی از کاربرد کلمه افتراه

(و قال الّذين كفروا ان هذا الاّ افك افتراه و اعانه عليه قوم اخرون )(455)
و گـاه اين سخن خود را عوض ميكنند و مى گويند: (او مرد دروغگوئى است كه اين سخنانرا به خدا افترا بسته )! (بل افتراه ).
1 كفّار، كفر خود را با دروغ خواندن كتب آسمانى توجيه مى كنند. (اِنْ هذا الاّ اِفك افتراه )
ولى آنها تنها به اين تهمت قناعت نمى كنند، پا را از آن فراتر نهاده ، با صراحت (مىگويند: اين آيات را بر خدا افترا بسته ) (ام يقولون افتراه ).

سپس به تهمتى كه بارها مشركان و منافقان بى ايمان به اين كتاب بزرگ آسمانى بسته بودند اشاره كرده مى فرمايد: آنها مى گويند: محمد اينها را به دروغ بر خدابسته است و از ناحيه پروردگار جهانيان نيست (ام يقولون افتراه ).

(ام يقولون افتراه )(143)، در جوابشان بگويد: اگر راست مى گوييد از هر كس ‍ كهمى خواهيد كمك بگيريد و يك سوره مثل آن بياوريد؛
از آنجا كه اين بهانه جوئيها و ايرادتراشيها بخاطر آن بود كه آنها اصولا وحى الهى رامـنـكـر بـودنـد و مى گفتند اين آيات از طرف خدا نيست ، اينها جمله هائى است كه (محمد)بـه دروغ بـر خـدا بـسـتـه ، لذا آيـه بـعـد به پاسخ اين سخن با صراحت هر چه بيشترپـرداخـتـه ، مـى گـويـد (آنـهـا مـيـگـويـند او (پيامبر) آنها را به خدا افترا بسته ) (اميقولون افتراه ).
آيه بعد به تحليلهاى كفار و يا صحيحتر بهانه جوئيهاى آنها، در برابر دعوت پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) پرداخته چنين ميگويد: كافران گفتند: اين فقط دروغى استكـه او سـاخـتـه و پـرداخـتـه اسـت ، و گـروهـى نـيـز او را بـر ايـن كـار يارى داده اند! (وقال الذين كفروا ان هذا الا افك افتراه و اعانه عليه قوم آخرون ).

ام يقولون افتراه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان كنتم صادقين

بل قالوا اضغاث احلام بل افتراه بل هو شاعر فلياتنا بايه كماارسل الاولون