افترا زدن
معنی کلمه افترا زدن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه افترا زدن
به راستى كسانى كه فرزندان خويش را از كم خردى و بى دانشى كشتند زيانبار شدند.و آنچه را خدا روزيشان كرده با افترا زدن به خدا حرام شمردند، براستى كه گمراهشدند و هدايت يافتگان نبودند (140)
پابپیِر (به انگلیسی: PubPeer) وبگاهی است که برای کاربران امکان بحث و داوری پژوهشهای علمی را پس از انتشار فراهم میکند. این وبگاه به صورت پلتفرمی برای افشای سوءرفتار علمی درآمده و در برخی موارد منجر به ابطال مقالات تحقیقاتی شده است. این سایت به کاربران اجازه میدهد به صورت ناشناس دیدگاههای خود را منتشر کنند، ویژگی بحثبرانگیزی که از جمله عوامل موفقیت آن بوده است. برخی کاربران پابپیر متهم به افترا زدن شدهاند و متعاقباً پابپیر اکنون از نظردهندگان میخواهد که تنها از گذارههایی استفاده کنند که به صورت عمومی قابل راستیآزمایی هستند.
الان احساس میکنم فضا طوری دیگری است. سعی کردم به طور کلی با شما صحبت کنم. در حقیقت بگویم این جور داستانها و مواردی که ایجاد میکنند، بخشی از آن میتواند ناشی از خصومتهای شخصی خود بنده یا بقیه موارد باشد ما ابتدا باید اجازه بدهیم، که ابتدا دستگاه قضایی کار خودش را انجام بدهد. تا زمانی که دستگاه قضایی و نهادهای نظارتی را چیزی را اعلام نکردند فکر میکنم بیان کردن، افترا زدن و هرگونه موارد میتواند راحتترین کار ممکن باشد. من به شخصه خودم به شما اعلام میکنم برخودم محفوظ میدانم که به صورت قانونی اقدام خواهم کرد.
موقوفات علی بن ابیطالب پس از درگذشت حسن مجتبی در اختیار سادات حسنی قرار گرفته بودند. رهبر سادات حسینی، محمد باقر، زید را بعنوان نمایندهٔ خود منصوب کرد. مادلونگ مینویسد این اختلاف فقط بر سر موقوفات نبودهاست بلکه احتمالاً سادات حسنی داعیهٔ امامت و خلافت را هم داشتهاند. او همچنین مینویسد که عبدالله بن حسن برای خود و بعدتر برای پسرش جاهطلبیهایی داشت. رسول جعفریان مینویسد منشأ اختلاف آنجا بود که عبدالله بن حسن، پسرش محمد را «قائم آل محمد» معرفی کرد. بنی عباس نیز به اختلافات دامن میزدند. گزارش شدهاست که عبدالله بن حسن، زید را نزد والی مدینه به داشتن ادعای خلافت متهم کرد؛ او همچنین این موضوع را پیش کشید که زید به این دلیل که مادرش کنیزی غیرعرب بودهاست، صلاحیت خلافت را ندارد. زید از این بابت نزد فاطمه بنت حسین، مادر عبدالله بن حسن (که عمه زید نیز محسوب میشد)، گلایه کرد؛ ولی مادرِ عبدالله به او گفت که در ازای توهینی که به مادر زید شده، زید میتواند متقابلاً به مادر عبدالله توهین کند. زید بعداً با افترا زدن به مادر عبدالله، از او انتقام گرفت. والی مدینه نیز از این اختلافات استفاده میکرد تا آبرو و حیثیت خاندان علی را نزد مردم ضایع کند. وقتی زید متوجه این موضوع شد، از پرونده کنار کشید و به عبدالله بن حسن اطمینان داد که دیگر این موضوع را نزد والی مدینه مطرح نخواهد کرد.
وی همزمان با نگارش داستانهای پترزبورگی، روی نمایشنامهٔ بازرس نیز کار میکرد. ذهن خلاق و جستجوگر نویسنده در این اثر در پی بسط و تعمیمهای گسترده و فراگیر بود. وی در اعتراف نویسنده نوشت: «من در بازرس عزمم را جزم کردم تا تمام پلشتیهای روسیه را در تودهای گرد آورم و یکباره همهشان را به تمسخر بگیرم.» بازرس در سال ۱۸۳۶ روی صحنه رفت. برخی از آن استقبال کردند و از موفقیت آن به وجد آمدند و گروهی دیگر نویسنده را به هجونویسی و افترا زدن به روسیه متهم کردند و او را «یاغی خطرناک» خواندند. این اتهامات و سرزنشها گوگول را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او تصمیم گرفت به خارج از کشور سفر کند تا در «فراغت دوردستها» بتواند کتاب نفوس مرده را که تازه نوشتنش را شروع کرده بود، به پایان برساند.
در سال ۲۰۱۶، مایکل مکلون، مدیر شهرستان شورای شهرستان سابق دانیگول، پس از چاپ آنچه که ادعا میکرد سوگندنامهای بوده که در دادگاه گشوده شده بود، یک دادرسی دادگاه عالی علیه ویلیج را بهدلیل افترا زدن آغاز کرد که در آن جزئیات ادعاهای متعددی دربارهٔ برنامهریزی در شهرستان دانیگول توسط جرارد کانوی، برنامهریز ارشد شهرستان، مطرح شده بود.