[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: عصم (۱۳ بار) (بر وزن فلس) امساک و حفظ. راغب گفته: «العصم:الامساک» در صحاح گفته: عصمت به معنی منع است «عَصَمَهُ الطَّعامُ» یعنی طعام او را از گرسنگی مانع شد. . خدا تو را حفظ میکند. آیه درباره جریان مقدّس غدیر خّم است. . . حفظ و منع هر دو در اینجا به یک معنی است. . آنها را از عذاب خدا حافظی و مانعی نیست. اعتصام: چنگ زدن. . .گوئی انسان به لطف خدا از گناه امتناع میکند لذا اعتصام که میبایست امتناع معنی شود چنگ زدن معنی شده است. استعصام: امتناع یعنی طلب آنچه خویش را با آن حفظ کند. . با او درباره کام گرفتن مراوده کردم امتناع نمود. . عصم (بر وزن عنب) جمع عصمة است مراد از آن در آیه نکاح و علقه زوجیّت است طبرسی فرموده نکاح را از آن عصمت گویند که زوجه در حباله و عصمت (حفظ) زوج است یعنی نکاحهای زنان کافره را نگاه ندارید آیه درباره عقد ابتدائی با کافره نیست بلکه درباره نگهداری نکاح است یعنی اگر مردی مسلمان شده باید زن کافره را از خود جدا کند ایضاً اگر زن یک مسلمان کافر شود. درباره این آیه در «طعام» ذیل عنوان «طعام اهل کتاب و زنان آنها» مشروحاً سخن گفتهایم.
جملاتی از کاربرد کلمه اعتصموا
(الا الذين تابوا و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دينهم لله ).
10- فاقيموا الصلوة و اتوا الزكاة و اعتصموا بالله هو مولكم فنعم الولى و نعمالنصير.
(و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا )(سورهآل عمران ، آيه 103 )
اعتصموا بالتقية من شب نار الجاهلية يحششها عصب امويه ،يهول بها فرقة مهدية ، انا زعيم بنجاة من لم يرم فيها المواطن ، و سلك فى الطعن منهاالسبل المرضية .
هو سميكم المسلمين من قبل ، و فى هذا، ليكون الرسول شهيدا عليكم و تكونوا شهداء علىالناس ، فاقيموا الصلوة ، و آتوا الزكوة ، و اعتصموا باللّه ، هو موليكم ، فنعم المولىو نعم النصير)، (اى كسانيكه ايمان آورديد، ركوع و سجده كنيد، و پروردگار خود رابپرستيد، و عمل خير انجام دهيد، باشد كه رستگار گرديد.
و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا و اذكروا نعمة الله عليكم اذ كنتم اعداء فالفبين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا.
ان المنافقين فى الدرك الاسفل من النار و لن تجد لهم نصيرا. الا الذين تابوا واصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دينهم لله فاولئك مع المومنين و سوف يوت اللهالمومنين اجرا عظيما (217) منافقين در طبقه زيرين جهنمند و هرگز برايشان ياورى نخواهى يافت . مگر آنها كه توبه كردند و خود را اصلاح نمودند و به خدا متوسل شده ، دين خويش را براى خدا خالص كرده اند و آنان قرين مومنانند و خدا مومنان راپاداشى بزرگ خواهد داد.
و قد خلق الله عزوجل الجنه و النار فمن اختار النار على الجنه انقلب بالخيبه و من اختارالجنه فقد فاز و انقلب بالفوز لقول اللهعزوجل (فمن ز حزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز) الا و ان ربى امرنى اناقاتبل الناس حتى يقولوا لا اله الا الله فاذا قالوها اعتصموا منى دماء هم و اموالهم الابحقها و حسابهم على الله عزوجل .
(فاقيموا الصلوه و آتوا الزكوه و اعتصموا باللّه ) - اين جمله تفريع بر همه مطالب قبل است كه خدا با آنها بر مسلمين منت نهاد، يعنى : پس بنابراين واجب است بر شما كه نماز به پا داريد، و زكات بپردازيد. - كه اين دو اشاره است به واجبات عبادى ومالى - و در همه احوال متمسك به خدا شويد يعنى به آنچه امر مى كند موتمر شده ، از آنچه نهى مى كند منتهى گرديد، و در هيچ حالى از او قطع رابطه مكنيد، چون او مولى وسرپرست شما است شايسته نيست كه بنده از مولاى خود ببرد و آدمى را نمى رسد كه با اين كه از هر جهت ضعيف است از ياور خود قطع كند. البته اين دو معنا به خاطر اين است كه كلمه مولى دو معنا دارد يكى سرپرست و آقا و ديگرى ياور.
إ لا الذين تابوا و أ صلحوا و اعتصموا بالله و أ خلصوا دينهم لله فأ ولئك مع المؤ منينو سوف يؤ ت الله المؤ منين أ جرا عظيما (146)