اطل

معنی کلمه اطل در لغت نامه دهخدا

اطل. [ اِ ] ( ع اِ ) تهیگاه. ج ، آطال. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اِطِل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ). تمام خاصره یا جایگاه جدا شدن دنده ها. || استخوان برسوی ران. ( از متن اللغة ).
اطل. [ اِ طِ ] ( ع اِ ) رجوع به اِطْل شود.
اطل. [ اُ ] ( ع اِ ) چیزی : ماذاق َ اطلاً؛ نچشید چیزی را. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ).
اطل. [ اَ طَ ] ( اِخ ) جایی است نزدیک کوفه از طرف جهینه که در آغاز ایام فتوح لشکریان مسلمانان بدانجا فرودآمدند. ( از مراصدالاطلاع ).

معنی کلمه اطل در فرهنگ فارسی

جایی است نزدیک کوفه از طرف جهینه که در آغاز ایام فتوح لشکریان مسلمانان بدانجا فرود آمدند .

جملاتی از کاربرد کلمه اطل

همه اسناد درز کرده آژانس امنیت ملی در سال ۲۰۱۳ تازه نیستند اما افشاگری‌های پیشین دربارهٔ اتحاد جاسوسی یوکی‌یواس‌ای را تأیید می‌کنند. برای نمونه، روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت گزارش داد که در سال ۱۹۹۶ (میلادی) آژانس امنیت ملی، تلفن‌های مردم بریتانیا را به درخواست سازمان اطلات داخلی بریتانیا (ام‌آی۵) شنود می‌کرد؛ بنابراین سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا از قوانین محدودکننده شنود تلفنی فرار می‌کنند.