اصفار

معنی کلمه اصفار در لغت نامه دهخدا

اصفار. [ اِ ] ( ع مص ) اصفار مرد؛ نیازمند شدن وی. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). درویش و تهیدست گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). درویش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). محتاج و درویش شدن. ( مؤید الفضلاء ). || اصفار بیت ؛ خالی کردن آنرا، یقال : مااَصغیت ُ لک اناء و لا اصفرت لک فناء. ( از اقرب الموارد ). خالی کردن خانه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
اصفار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ صَفَر، ماه مشهور پس از محرم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || ( ص ، اِ ) ج ِ صُفْر و صَفْر و صِفْر و صَفِر و صُفُر، بمعنی خالی و تهی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( قطر المحیط ). اناء اصفار؛ ظرف خالی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کلمه های مذکور شود.

جملاتی از کاربرد کلمه اصفار

عزرا در تاریخ ۴۵۵ پیش از میلاد اعلام داشت رعایت قوانین اصفار پنجگانه برای تمام اعضای جامعه یهودی اجباری است، هم در یهودیه و هم آن سوی مرزهای آن.
در آن هنگام بود که بازسازی دیوار استحکامی اورشلیم، امکان‌پذیر گردید؛ ولی سان‌بالات و فرمانداران مناطق همسایه با خشم فراوان با نحمیا مخالفت کرده، او را متهم کرد که فعالیت‌هایش طرح یک شورش علیه شاه ایران است. این مقامات و سربازهایش به اورشلیم از مردم خواستند جلوی کارهای ساختمانی را بگیرند؛ ولی یهودیان از میان خودشان گروهی نظامی را برگزیدند و آن‌ها از کارگران ساختمانی محافظت به عمل آوردند، و به زودی اورشلیم به شهر کاملاً محافظت شده تبدیل شد. بدین ترتیب نحمیا موفق شد با پشتیبانی و کمک شاه ایران، اورشلیم را به عنوان مرکز ایدئولوژی مسلط مذهبی در یهودیه ثابت و مستقر کند. اندک اندک قوانین اصفار پنجگانه موسی، در میان یهودیان پراکنده هم راه یافت. این جریان مخصوصاً به وسیله یک پاپیروس آرامی که محتوی اطلاعات جالبی دربارهٔ فرمان داریوش دوم است، گواهی می‌شود. این فرمان در سال ۴۱۹ پ.م. صادر گردید. شاه توسط ساتراپ خود در مصر آرسامس به یهودیانی که در الفانتین می‌زیستند دستور داده بود که از تاریخ ۱۵ تا ۲۱ ماه نیسان فستیوال قدیمی را برپا دارند، همان فستیوالی که در یهودیه معمول و شایع بود. این فرمان نه فقط برای یهودیان الفانتین، بلکه برای تمام یهودیانی که در حاشیه مرزهای امپراتوری می‌زیستند، صادر شده بود.