( آشینه ) آشینه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) بیضه. تخم مرغ. خایه. مرغانه. رجوع به آستینه و آسینه و آشتینه شود. اشینه.[ اَ ن َ ] ( معرب ، اِ ) قنفذالبحر. توتیاالبحر. توتیاءالبحر. خارپشت دریایی. و رجوع به دزی ج 1 ص 26 شود.
معنی کلمه اشینه در فرهنگ فارسی
( آشینه ) بیضه تخم مرغ
جملاتی از کاربرد کلمه اشینه
مرتفعترین نقطهٔ منطقه کوه دارمه است و پس از آن کوه بالا (بین مزارع کمانه و اسفراهان)، کوه دالان با ارتفاع ۳۳۰۰ متر، کوه اشینه و کوه سیاه به ترتیب خودنمایی میکنند. کم ارتفاعترین (پستترین) نقطهٔ حومهٔ ونک از سطح دریا مزارع شمسآباد و تنگده (تنگدم) میباشد.