اشقل

معنی کلمه اشقل در لغت نامه دهخدا

اشقل. [ اَ ق َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 9000گزی باختر فرمهین است. محلی جلگه ، سردسیر و سکنه آن 498 تن است. آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، بنشن ، سیب زمینی است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی مرغوب است. راه آن مالرو است و از فرمهین میتوان در فصل خشکی ماشین برد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

جملاتی از کاربرد کلمه اشقل

اینطور که به نظر می‌رسد، جوامع یهودی در بابل خودگردان بوده‌اند و مشایخ یهودا و سران خاندان‌ها مسائل اجتماعی را تحت سایهٔ مقامات بابلی عهده‌دار شدند. این موضوع منحصر به یهودیان نبوده است و تبعیدیانی که از صور، غزه، اشقلون و غیره به بابل برده شده بودند نیز به نوعی راه و رسم قدیم خود را حفظ کردند. کاهنان معبد که کار خود را از دست داده بودند، کماکان طبقهٔ اجتماعی خود را حفظ کردند. همچنین شواهدی از ازدواج اهالی یهودا با خارجیان وجود دارد؛ سه سند از ازدواج عروسان یهودی نشان می‌دهد که چنین روابطی نادر نبوده است، هر چند موردی وجود ندارد که عروسی بابلی با دامادی خارجی ازدواج کرده باشد. یکی از این اسناد دربارهٔ ازدواج کاشیا دختر اموشه با گوزانو پسر کیریبتو است که نام خانوادگی داماد («آسیابان») حکایت از این دارد که از طبقات بالای جامعهٔ شهرنشین بابل بوده است.
در مانویت، آدم و حوا با آمیزش جنسی اشقلون و نمرائیل به وجود می‌آیند و اولین انسان‌ها هستند. افسانه آفرینش مانوی از این قرار است که رسول ثالث سوار بر کشتی نور (ماه) خود را به گنبد آسمان رساند و رویِ زنانه بدن خود را به شکل «باکره نور» برهنه کرد و به آرکون‌های مذکر نشان داد اما با آرکون‌های مؤنث چون پسر جوانی لخت دیدار کرد. آرکون‌های مذکر با دیدن بدن برهنه او تحریک شدند و اسپرم‌های نور از آنان خارج شد و بر روی زمین ریخت و گیاهان به وجود آمدند. آرکون‌های مؤنث از قبل حامله بودند و وقتی زیبایی او را دیدند، جنین‌های خود را که دیو بودند، به صورت زودرس زاییدند و به زمین فرستادند؛ از این دیوان، حیوانات پدید آمدند. سپس آز (شهوت) دیوی نر به نام اشقلون و دیوی ماده به نام نمرائیل را انتخاب کرد که دیوان مذکور را بخورند تا نور آن‌ها را جذب کنند. وقتی آنان را خوردند، تمام نور فرزندان آرکون‌ها در اشقلون و نمرائیل جمع شد و وقتی اینان با هم آمیزش کردند، صاحب فرزندانی به نام آدم و حوا شدند. بدین ترتیب، بشر در باور مانوی از نسل دیوان است و در پروسه‌ای متشکل از آدم‌خواری و رابطه جنسی به وجود آمده است.