اشتمام

معنی کلمه اشتمام در لغت نامه دهخدا

اشتمام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بوئیدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

جملاتی از کاربرد کلمه اشتمام

مساءله 6 - اگر شك شود در اينكه زنيكه مى خواهد براى خود عقدكند در عده هست يا نه ؟ حكم مى شود به اينكه در عده نيست و جائز است او را تزويج كندبر او واجب نيست تحقيق و تفحص كند، و همچنين است در جائيكه شك كند در اينكه عده اشتمام شده يا نه و خود آن زن خبر دهد كه تمام شده تصديق مى شود و براى وى جائز استاو را عقد كند.