معنی کلمه اشاء در لغت نامه دهخدا
اشاء. [اِ ] ( اِخ ) نام کوهی و وادیی است. ( منتهی الارب ).
وقتى اين معنا معلوم شد به خوبى روشن مى گردد كه جمله (عذابى اصيب به من اشاء ورحمتى وسعت كل شى ء)، خصوصيت عذاب و عموميت رحمت را بيان مى كند، و اگر ميان عذاب و رحمت عامه مقابله انداخته با اينكه ميان آن دو تقابل نيست براى اين است كه با ذكر رحمت عامه زمينه را براى خصوصى شدن آن در حق پرهيزكاران از مؤ منين فراهم نموده بفرمايد: (فساكتبها...).
اين بود سياق و لحن دعاى آن حضرت در موقعى كه قومش را زلزله هلاك كرد و بلاشامل حال آن ها شده بود. بنابراين ، خواننده محترم بايد با در نظر گرفتن موقف آنجناب دركلامش دقت نمايد تا به خوبى به ادب جميلى كه آن جناب بكار برده واقف شود وبفهمد كه چگونه از پروردگار خود استرحام كرده و چطور مرتب طلب رحمت نموده و باثناى خود از شدت و فوران غضب الهى كاسته ، آرى موسى (عليه السلام ) با اين ادب عبوديتى كه به كاربرد موفق بگرفتن حاجت خود گرديد در حالى كه آن حاجت را برزبان هم جارى نكرده بود، و آن زنده شدن قومش بعد از هلاكت بود، و به طورى كه خداى تعالى حكايت كرده ، خطاب زير هم به وى وحى شد:(قال عذابى اصيب به من اشاء و رحمتى وسعت كل شى ء فساكتبها للذين يتقون و يوتون الزكوه و الذين هم باياتنا يومنون ).
نظير اين دو روايت در منطبق نشدن با آيه ، روايتى است كه از ابن عباس درذيل جمله (اكتب لنا فى هذه الدنيا حسنه و فى الاخره )نقل شده ، در اين روايت ابن عباس گفته است : خداوند اين درخواست را به موسى نداد،بلكه در جوابش فرموده : (عذابى اصيب به من اشاء - تا آنجا كه مى فرمايد -المفلحون )، مقصود ابن عباس اين است كه خداوند اين دعاى موسى را در حق امت اسلام مستجاب كرد نه در حق خود او، و ما گفتيم كه ظهور آيه در غير اين معنا است .