اسکپاس

معنی کلمه اسکپاس در لغت نامه دهخدا

اسکپاس. [ اِ ک ُ ] ( اِخ ) حجّار یونانی ، مولد پارُس. حجّاریهای برجسته مُزُلِه مشهور از اوست. ( حدود 420 - حدود 350 ق. م. ).

جملاتی از کاربرد کلمه اسکپاس

در اواخر دوره کلاسیک آرمانگرایی و خردگرایی از مجسمه‌ها دور شد و مضامین ملی و اسطوره‌ای کمرنگ تر شدند و اکثر هنرمندان به شیوه شخصی خود و بر اساس سفارشها مجسمه تولید می‌کردند. برای مثال مجسمه‌های اسکپاس چشمانی گود و لبهایی بازداشتند و از نظر عاطفی و احساسی بسیار قوی بودند و از طرفی پراکسی تلس مجسمه‌هایی با ملایمت و لطافت همراه با یک آرمانگرایی شخصی و طبیعی می‌ساخت.