اسکودری

معنی کلمه اسکودری در لغت نامه دهخدا

اسکودری. [ اِ دِ ] ( اِخ ) ژرژ دُ. یکی از قصه نویسان و شعرای فرانسه. مولد وی بسال 1601 م. در شهر هاور و وفات 1667. تألیفات بسیار دارد و در زمان خود آثار او مشهور بوده است لکن بعد از وی بکلی متروک ماند، چه بیشتر از امور عادی و مبتذل سخن رانده است.
اسکودری. [اِ دِ ] ( اِخ ) ( مادام ) نام زوجه اسکودری شاعر فرانسوی است. وی در فن نثر مهارت تام داشت. بعض منشآت وی را جمع و نشر کرده اند.
اسکودری. [ اِ دِ ] ( اِخ ) مادلین. خواهر اسکودری ، شاعر فرانسوی. وی بعض قصص را برشته تحریر درآورده و برخی اشعار نیز سروده است.

جملاتی از کاربرد کلمه اسکودری

در ۱۶۵۱ درحالی‌که ۱۸ سال داشت، به سالن ادبی مادمازل دو اسکودری و هتل دو رامبوییه پیوست که به او کمک کرد تا ندیمهٔ ملکه آن اتریشی شود که مادر لویی چهاردهم یا پادشاه خورشید بود و در جریان تمامی اتفاق‌هایی که در دربار می‌افتاد، قرار می‌گرفت.