اسماء بن خارجه

معنی کلمه اسماء بن خارجه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَسْماءِ بْن ِ خارِجه د ۲ق /۰۱م ، از اشراف و بزرگان کوفه بود.
آگاهی های مربوط به خاندان اسماء برای درک سرگذشت و مواضع او در برابر حوادث کوفه در سال های میانی سده ق بسیار مهم است . وی از قبیله بنی فزاره بود پدرش خارجة بن حِصن در ق /۳۱م پس از غزوه تبوک در شمار بزرگان بنی فزاره به خدمت پیامبر (ص ) درآمد عم ّ وی عیینة ابن حصن نیز از بزرگان و دلیران عرب بود و به دشمنی با پیامبر شهرت داشت . اما در فتح مکه نزد پیامبر آمد و اسلام آورد. در ماجرای معروف به «ردّه »، بنی فزاره جزو قبایلی بود که از اطاعت خلیفه سرپیچیدند و کاروانی از مسلمانان را غارت کردند.
تولد
در مآخذ موجود از سال تولد و نیز دیگر وقایع زندگانی اسماء تا ۱ق /۷۱م یادی نشده است ، اما با توجه به اینکه وفات او را در ۰ سالگی گفته اند، می توان تولد او را در ق /۲۳م تخمین زد.
وضعیت اجتماعی وی
طرحی که اینک مآخذ از زندگی اسماء به دست می دهند، وی را به عنوان فردی پرنفوذ تا حد بسیاری طرفدار بنی امیه نشان می دهد، چنانکه او را صریحاً «اموی الهوی» خوانده اند. اما چنین می نماید که وی غالباً به عنوان عامل والی شهر، در حوادث مداخله می کرده است . نخستین آگاهی ما از زندگی وی، به روزگار معاویه باز می گردد.
تکفیر کردن حجر بن عدی
...

جملاتی از کاربرد کلمه اسماء بن خارجه

من هنوز خدمات تو را تلافى نكرده ام ، سپس بهدنبال دو نفر از رؤ ساى قبائل عرب ، يعنى اسماء بن خارجه رئيس بنى فزارة و سعيدبنقيس ‍ رئيس يماية ، فرستاد و از آنها خواست تا دختر خود را به عبدالله بن هانى تزويجكنند، آنها ابا كردند اما وقتى با تهديد حجاج روبرو شدند به اجبار تسليم شدند.
5 - آيا سزاوار است كه اسماء بن خارجه ، جناب هانى را به نزد ابن زياد برد برمركبهاى نجيب سوار گردد و در امان باشد و حال آنكه قبيله مَذْحِج خون ((هانى )) را از اومطالبه مى نمايند.
آن گروه به راه افتادند. آنان عبارت بودند از: حسان بن اسماء بن خارجه كه به كلى ازتوطئه پس پرده بى خبر بود. محمد بن اشعث كه از بعضى حوادث آينده و تصميماتمطلع بود. و عمرو بن حجاج زبيدى برادر همسر هانى كه درفصل آينده نقش او را مفصلا بررسى خواهيم كرد.
مصنف كتاب ((مصابيح )) روايت كرده كه حسن مثنى فرزند امام حسن عليه السّلام در آنروز بلا، هفده نفر از گروه اشقيا را به جهنم فرستاد و هيجده زخم بر بدن شريفش واردآمد و در آن حال ، دايى او اسماء بن خارجه او را از ميان معركه برداشت و به سوى كوفهآورد و زخمهاى بدنش ‍ را معالجه و مداوا نمود تا بهبود يافت و او را روانه مدينه ساختهمچنين در ميان اسيران ، زيد و عمرو، فرزندان امام حسن عليه السّلام بودند هنگامى كهاهل كوفه اهل بيت را ديدند، شروع به گريه و زارى نمودند امام زين العابدين عليهالسّلام فرمود: ((اتنوحون و تبكون ...)) اىاهل كوفه ! در اينجا اجتماع نموده ايد و بر حال ما گريه مى كنيد؟ و چه كسى عزيزان مارا به قتل رسانيده ؟!
اما حسان بن اسماء بن خارجه كه ظاهرا از نقشه ابن زياد و توطئه آنان بى خبر بود، خودرا در اين نيرنگ شريك مى دانست . هر چند آن سه ، همگى در اين توطئه نقش داشتند. لذا ازنتايج اين برخورد خونين بر جان خود و دوستانش ترسيد. گفت :
سيّد بن طاوس رحمه اللّه روايت كرده كه حسن مُثَنى در روز عاشورامقابل عمويش امام حسين عليه السّلام كارزار كرد و هفده نفر از لشكر مخالفين بهقتل رسانيد و هيجده جراحت بر بدنش وارد آمد روى زمين افتاد، اسماء بن خارجه خويش مادرىاو، او را به كوفه برد و زخمهاى او را مداوا كرد تا صحّت يافت سپس او را به مدينهحمل نمود.(259)

سپس ابن زياد امر به احضار كثير بن شهاب حارثى ، و محمد بن اشعث بن قيس ، و قعقاع بن سويد، نوه عبدالرحمان منقرى ، و اسماء بن خارجه فزارى داد و چون اينان همگى به خدمتش رسيدند