اسرائل

معنی کلمه اسرائل در لغت نامه دهخدا

اسرائل. [ اِ ءِ ] ( اِخ ) صورتی از اسرائیل.رجوع به اسرائیل و رجوع بفهرست قرآن چ فلوگل شود.

معنی کلمه اسرائل در فرهنگ فارسی

صورتی از اسرائیل

جملاتی از کاربرد کلمه اسرائل

عقاب ابن آدم الذى قتل اخاه و نمرود الذى حاج ابراهيم عليه السلام فى ربه ورجلينمن بنى اسرائل هودا قومهما و نصراهما و فرعونالذىقال : انا ربكم الاعلى و رجلين من هذه الامه .
اواسط بهمن‌ماه ۹۷ بود. دو سه‌سالی می‌شد که آقای دکتر فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه آزاد شده بودند. من همچنان عضو پاره‌وقت یا پارت‌تایم واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد بودم و یکی دو درس هم در علوم و سیاسی و ارتباطات در واحد تهران مرکز آن دانشگاه داشتم. یکروز صبح زود، هنوز ساعت ۸ نشده بود که از دفتر دکتر فرهاد رهبر با من تماس گرفتند. دکتر رهبر آمدند پشت خط و بعد از سلام و علیک پرسیدند که «شما گفته‌ای که اسرائل را برسمیت می‌شناسی؟». گفتم «بله، در جریان یک مناظره من این حرف را چند سال پیش زده بودم». گفتند «امروز صبح جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد بود و آقای دکتر علی ‌اکبر ولایتی بشدت از دستت عصبانی بودند و به من گفتند که دانشگاه آزاد جای اساتیدی که اسرائیل غاصب را برسمیت می‌شناسند نیست.»
152- -در سـوره مـائه آيـه 12 كـه مـى فـرمايد: و بعثنا منهم اثنى عشر نقيباً ـصريحاً بيان مى كند كه عدد نقباى بنى اسرائل 12 نفر بودند.