استجه. [ اَ ت ِ ج َ ] ( اِخ ) شهری به اسپانیا. ( نخبة الدهردمشقی ص 242 ). ناحیه ای از اندلس متصل بتوابع ریة، بین قبله و مغرب قرطبه ، بالای نهر غرناطه. ( مراصد الاطلاع ). نام شهری به اسپانیا میان قبره و اشونه. ( ابن جبیر ). شهری از اعمال قرطبه. ( نفخ الطیب ). رجوع به روضات الجنات ص 65 و نزهة القلوب ص 3 و ص 265 و الحلل السندسیّه ج 1 ص 40، 74، 132، 133، 134، 205، 234 شود: فانصرف الامیر من غزاته و قد شفاه اﷲ من عداته و قبلها ماخضعت و اذعنت استجة و طالما قد صنعت و بعدها مدینة الصنجیل مااذعنت للصارم الصقیل.( عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 5 ص 265 ).
معنی کلمه استجه در فرهنگ فارسی
شهری باسپانیا
جملاتی از کاربرد کلمه استجه
آنچه بیش از همه منذر را به خود مشغول داشت پایان دادن به کار عمر بن حفصون بود که در جنوب شورش کرده بود و ارشدونه و مالقه و جیان و استجه و غیره را در تصرف خود گرفت و همه عصیانگران در سراسر اندلس بدو پیوستند. در تابستان ۲۷۳ ه.ق منذر سپاهی به فرماندهی عبدالله بن مضر و ایدون فتی به ناحیه قبره اندلس گسیل داشت که با برخی نیروهای ابن حفصون جنگید و به دژها و قلاع تحت امر وی حمله برد.
نبرد شذونه، پایان دولت ۳۰۰ ساله ویزیگوتها بود با این حال مقاومتهای محلی و منطقهای زیادی شکل گرفت که ابتدا تأثیری بر روند فتوحات مسلمانان نداشت. بزرگترین غنیمت جنگی برای مسلمانان فتح هیسپانیا بود. پس از این حمله و فرار ویزیگوتها به دژها و کوهها، مسلمانان تصمیم بر حملهٔ دوباره به باقی لشکر ویزیگوت گرفتند، بقایای این لشکر در استجه جمع شدهبود، به این امید که بتوانند لشکر فاتح را به عقب برانند جنگی بین آنها درگرفت که در نهایت ویزیگوتها را نابود کرد و مسلمانان، دژها و شهرها را یکی پس از دیگری، تصرف کردند.