استجلاء

معنی کلمه استجلاء در لغت نامه دهخدا

استجلاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دیدن. || طلب ظهور امری کردن. || روشن و مجلی ساختن. ( غیاث ).

معنی کلمه استجلاء در دانشنامه آزاد فارسی

اِسْتِجْلاء
(در لغت به معنی دیدن و طلب ظهور امری) اصطلاحی عرفانی در مقابل اصطلاح جلاء. عارفان ظهور ذات اقدس در مظاهر و تعیّنات را استجلاء و ظهور آن در حاقّ ذات را جلاء می خوانند. از این منظر، استجلاء نتیجۀ حبّ ذاتی حضرت حق برای بروز و ظهور است، و آفرینش عوالم نیز، سراسر نتیجۀ همین استجلاء ذات است.

جملاتی از کاربرد کلمه استجلاء

جناب ابن فنارى در شرح گويد كه اين محبت الهيه از حديث شريف قدسى (فاحببت اناعرف ) مستفاد است و اين محبت الهى كمال جلاء و استجلاء است يعنى حبكمال جلاء و استيجلاء باعث توجه ايجادى حق تعالى است .