از بیر. [ اَ ] ( حرف اضافه + اسم ، ص مرکب ) از بر. ( جهانگیری ) ( برهان ). بیاد گرفتن و حفظ. ( برهان ) ( آنندراج ). - از بیر کردن ؛ از بر کردن. ( آنندراج ) : با عطارد بسرخامه سخن داند گفت هر دبیری که بدیوان کند آنرا تقریر از پی رسم درآموختن نامه کنند نامه خواجه ، بزرگان و دبیران از بیر.فرخی.
معنی کلمه از بیر در فرهنگ فارسی
بیاد گرفتن و حفظ کردن
جملاتی از کاربرد کلمه از بیر
این لایه، دومین لایه از بیرون بوده و کار آن ایجاد فاصله بین صفحهای که اطلاعات در آن ذخیره میشود با دیگر صفحات است؛ زیرا با توجه به اینکه قرار است بر روی این صفحه اطلاعات چندین بار ذخیره و پاک شود، این صفحه دائماً در حال تغییر از حالت بلورین به حالت غیر بلورین است و این تغییر همراه با تغییر حالت ماده از جامد به حالت نیمه مایع است. پس برای اینکه این لایه با دیگر لایهها تداخل نداشته باشد، وجود این لایه ضروری مینماید.
گفت: در خاطرم آمد که در بغداد چندین کس اند که نام ایشان بشر است. یکی جهود، و یکی ترسا، و یکی مغ، و مرا نام بشر است. و به چنین دولتی رسیده، و اسلام یافته. ایشان چه کردند که از بیرون نهادندشان، و من چه کردم که به چنین دولتی رسیدم. در حیرت این مانده بودم.
گشاد درد زین کاخ از درون جستم ندا آمد که از بیرون در این خانه گر بگشاد نگشاید
نیامد چون گل از خلوت سر از بیرون نگر آندم که گفتند ابر نیسان باز بر گلشن در افشان شد
همسر مهندس جوانی به نام سعید وی را مجبور میکند مبلغ هنگفتی قرض کرده و او را برای اسکی و تفریح به فرانسه و کوههای آلپ بفرستد. در آلپ هنگام اسکی، زن در یک یخچال طبیعی سقوط کرده و میمیرد. سعید پس از بیرون آمدن از بهت و حیرت ناشی از مرگ همسرش با دختر دیگری ازدواج میکند، اما بلافاصله بعد از ازدواج جسد یخ زده همسر قبلی در کوه آلپ پیدا میشود و در اثر اتفاقی زنده شده و به ایران برمیگردد.
مشبک هائی که هنوز آن شیشههای معمائی ر ا در آغوش گرفتهاند. شیشه هائی که هنوز از بیرون بیرنگ اند و از درون رنگارنگ و تماشائی.
با استفاده از هندسه سراسری میتوان نشان داد که برخی از فضازمانها شامل افق هستند که یک ناحیه را از بقیه فضازمان جدا میکند. بهترین مثال شناخته شده سیاهچالهها هستند: اگر جرم در ناحیهای از فضا به اندازه کافی فشرده شود (آن گونه که در حدس حلقه مشخص شدهاست، مقیاس طول مرتبط، شعاع شوارتزشیلد است) هیچ نوری از داخل نمیتواند به بیرون بگریزد و چون هیچ جسمی نمیتواند از یک پالس نوری سبقت بگیرد تمام ماده داخل افق نیز در آن محبوساند. گذر از بیرون به درون هنوز امکانپذیر است که نشان میدهد افق سیاهچاله یک مانع فیزیکی نیست.
هردم از بیرون مدد خواهد همی تا فرو ریزد چو کاخ هایلی
جا ندارد جان درون دل ز بسیاری درد هر نفس دردی دگر میآید از بیرون در او
حضورم بیخودی اکنون بدیدست درونم بیشک از بیرون بدیدست
داستان فیلم اقتباسی از یک داستان واقعی است. قصه نویسنده ثروتمندی به نام فیلیپ که در اثر سقوط با چتر از گردن به پایین فلج میشود و برای پرستاری از خود مردی به اسم دریس را استخدام میکند. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل بود اما با حضور دریس که سابقه سرقت و زندان نیز دارد زندگی و شخصیتش متحول میشود. دریس زندگی فیلیپ را بهطور کامل عوض میکند. زندگی کسلکننده فیلیپ با ورود دریس تغییر میکند به گونهای که از بیرون رفتن با آمبولانس، به بیرون رفتن با ماشینهای مازراتی خود رو میآورد.
تاسها به بالای برج ریخته میشوند و قبل از بیرون آمدن از دهانه جلو، از پلتفرمهای مخفی مختلف که داخل آن قرار دارد عبور کرده و به بیرون پرتاب میشوند. برجهای تاس برخی از روشهای تقلب را که ممکن است هنگام انداختن تاس با دست انجام شود، حذف میکنند. برجها انواع مختلفی دارند و از نظر ساخت و طراحی متفاوت هستند.
آنک از بیرون کند در تن نگاه کی بود هرگز درون سینه راه
تو گر جمعیتی خواهی طلب کن از درون خود که از بیرون نمیخیزد به جز گرد پریشانی
فرهنگهای مختلف دیدگاههای متفاوتی در مورد فرج داشتهاند. برخی از ادیان و جوامع باستانی فرج را پرستش میکردند و زن را به عنوان یک الهه احترام میگذاشتند. سنتهای اصلی در هندوئیسم این را ادامه میدهند. در جوامع غربی یک نگرش تا حد زیادی منفی وجود داشته است که با اصطلاح پزشکی Pudenda membra، به معنای قسمتهایی که باید از آنها خجالت بکشید، مشخص میشود. در تلاشهای مختلف برای ایجاد دیدگاه مثبتتر و طبیعیتر، مانند کارهای هنرمندان بریتانیایی، آمریکایی و ژاپنی، واکنش هنرمندانهای به این موضوع وجود داشته است. در حالی که واژن بخشی جداگانه از آناتومی است، اغلب به صورت مترادف با فرج استفاده میشود. مهمترین اندامهای جنسی زنانه که از بیرون قابل دیدن هستند یا در رابطه جنسی نقش مستقیم دارند، فرج و واژن هستند.
از درون کن سفر نه از بیرون کز درون است راه در بیچون
از کاربید سیلیسیوم ساخته می شود که هدایت حرارتی خوبی دارد. به شکل ستونی با مقطع مستطیل با ارتفاع 10 تا 15 متر و طول 2 متر و عرض 0.3 متر می باشد. این قرع ها از بیرون گرم می شوند و در فواصل بین آنها محفظه های تا احتراق وجود دارد. قرع ها با بریکت های تهیه شده از زغال و اکسید روی زینتر شده که از قبل پخته شده اند و تا دمای 700 تا 800 درجه سانتی گراد پیش گرم شده اند بارگیری می شوند. با حرارت دهی بیشتر تا دمای بالاتر از 900 درجه سانتی گراد، واکنش کربوترمی انجام می شود و زمانی که بریکت ها به ته قرع برسند تقریباً تمام روی آنها خارج می شود و بریکت های مصرف شده از قیمت پایین قرع تخلیه می شوند. مقدار کمی از گاز مصرف شده احتراق از ته قرع وارد می شود تا از چگال شدن روی در قسمت های پایینی قرع جلوگیری کند و آن را به سمت بالا بفرستد. گاز از بالای قرع خارج شده و وارد کندانسور می شود. در داخل کندانسور حوضچه ای از روی مذاب وجود دارد که در دمای 500 درجه سانتی گراد قرار میگیرد. با استفاده از پره های چرخان، قطرات روی مذاب به هوا پرتاب می شوند و بخار روی آنها چگال می شوند. چرخش این پره ها همچنین باعث به هم پیوستن قطرات مذاب می شود. به هم پیوستن قطرات کمک می کند که با سرد کردن سریع تا حدودی اکسیداسیون مجدد را به تاخیر بیندازیم. برای خارج کردن گرمای حاصل از چگالش، یک حوضچه ای از روی مذاب را باید به طور مداوم با استفاده از آب خنک کنیم تا دمای آن ثابت بماند. بعد از چگالش روی، گاز باقی مانده که بخش عمده آن را CO تشکیل می دهد در دستگاه شستشوی گاز شسته می شود و به عنوان بخشی از سوخت مورد نیاز برای گرم کردن قرع ها مورد استفاده قرار می گیرد. معمولاً عمر هر قرع بین سه تا پنج سال است.
کنراد با عصبانیت نزد پادشاه میرود و اعلام میکند که به خاطر اتفاقات عجیبی که میافتد دیگر با این دختر غازها را گله نمیکند. پادشاه به او میگوید که یک بار دیگر این کار را انجام دهد و صبح روز بعد پنهان میشود و تماشا میکند. او همه چیز را همانطور که کنراد گفته است پیدا میکند. آن شب، او از شاهزاده خانم میخواهد که داستان خود را برای او تعریف کند. اما او به دلیل قسم خوردن حاضر به گفتن چیزی نیست. پادشاه به او پیشنهاد میکند که همه چیز را به اجاق آهنی بگوید. او موافقت میکند، به اجاق میرود و داستان خود را تعریف میکند در حالی که پادشاه از بیرون گوش میدهد.
بیا زین تنگنا بیرون، ممان چون بوم در ویران که آفت از نشستن، راحت از بیرون شدن بینی