ارضیه

معنی کلمه ارضیه در لغت نامه دهخدا

( ارضیة ) ارضیة. [ اَ ضی ی َ ] ( ع ص نسبی ) تأنیث ارضی.

معنی کلمه ارضیه در فرهنگ فارسی

( صفت ) موئ نث ارضی یا حوادث ارضیه . حادثه ها و رویدادهای زمینی پیشامدهایی که در روی زمین صورت میگیرد . یا نفس ارضیه .

جملاتی از کاربرد کلمه ارضیه

ورزشگاه بین‌المللی جابرالاحمد یک ورزگاه چندمنظوره در منطقه ارضیه در شهر کویت، کشور کویت است. ورزشگاه برای مسابقات فوتبال و دو و میدانی استفاده می‌شود. ورزشگاه گنجایش ۶۰٬۰۰۰ هزار نفر دارا است. ورزشگاه در ۴ سطح ساخته شده، با ۶۰۰۰ پارکینگ برای خودرو. ورزشگاه بین‌المللی جابر الاحمد خانه جدید تیم ملی فوتبال کویت است. این ورزشگاه از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های کشور کویت است.
3.در مقامی که سالک از تلوین رسته باشد و بحق حالات و ثبات مقام رسیده باشد ، فیوضات الهیه به صورت انوار سماویه جلوه گر می شود ، بر خلاف حال سابق [مقام تلوین] که بروز انوار در باطنش بصورت انوار ارضیه بود مثل مشاعل و آتش های افروخته در اول با دود و در آخر بی دود و شعله ؛ پس از [طی] اطوار اربعهٔ نفسانیه در طور اول [قلب] ، [انوار] به صورت کوکب و ماه و در نهایت طلوع شمس است واز طور دوم الی هفتم نور بی صورت جلوه گر است ، تشخیص آنرا بزرگان سلسلة الذهب به [رنگ های] مختلف داده اند تا آنکه به نور طور هفتم که سیاه است برخورد می شود.