ارسلان بالو

معنی کلمه ارسلان بالو در لغت نامه دهخدا

ارسلان بالو. [ اَ س َ ]( اِخ ) ( در حاشیه نسخه چاپی : یالو ) حاجب منتصر ابوابراهیم اسماعیل بن نوح. وی چون منتصر خروج کرد، به بخارا تاختن کرد و جعفر تکین را با هفده کس دیگر از معارف امرای ایلک خان اسیر گرفت و به جرجانیه فرستاد و دیگران جان بیرون بردند وپیش ایلک خان رفتند و ارسلان بالو تا حدود سمرقند بر اثر ایشان میرفت و نکایتها میرسانید و چون بقنطره کوهک رسید، تکین خان شحنه سمرقند از قبل ایلک خان با لشکری تمام آن جایگاه مقیم بود و جمعی که از بخارا منهزم شدند ضمیمه ایشان گشتند و به اتفاق روی به ارسلان بالو نهادند و ارسلان از ایشان برنتافت و بمحاربت و مضاربت بایستاد و ایشان را بشکست و رحل و ثقل ایشان بغنیمت بیاورد و منتصر به بخارا آمد و اهل بخارا بقدوم او شادمانی نمودند... چون ایلک خان از این حال آگاه شد لشکر جمع آورد و عزم معاودت مصمم کرد و ارسلان بالو با حضرت منتصر آمد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 219 ).

جملاتی از کاربرد کلمه ارسلان بالو

به همین دلیل دو هزار سپاهی برای بیرون کردن او از این منطقه فرستاد. ظاهراً پس از شکست در نیشابور که ارسلان بالو، سردار خود را به دلیل قصور در جنگ به قتل رساند و به دنبال رانده‌شدن از گرگان ناگزیر، به سمت سرخس به راه افتاد. در ربیع‌الاول سال۳۹۲، سپاه نصر بن سبکتکین به مقابله با او در سرخس شتافت.
اسماعیل به گرگان رفت، و در این زمان ارسلان بالو را که سپهسالارش بود به دلیل نفوذ زیادی که پیدا کرده بود، به قتل رساند. اسماعیل با سپاه امیر نصر درگیر شد و شکست خورد. در این نبرد و درگیری، ابوالقاسم سیمجوری و توزتاش به دام سپاه غزنوی افتادند. اسماعیل پس از شکست، مدتی را در نواحی گوناگون سرگردان بود. او به قلمرو ترکان غز رفت و با یاری آن‌ها با ایلک خان درگیر شد و ضربه سختی بر لشکر او وارد کرد.
پس از دستگیری عبدالملک دوم سامانی یکی از برادرانش، یعنی اسماعیل توانست بگریزد. اسماعیل به بخارا رفت و برای مدتی کوتاه مخفیانه در آنجا به سر برد، سپس از بخارا به خوارزم رفت، در خوارزم شماری از بزرگان دولت سامانی، به اسماعیل پیوستند. اسماعیل، ارسلان بالو را به عنوان سپهسالار لشکر خود برگزید. ارسلان بالو از سوی اسماعیل به بخارا تاخت. ارسلان در بخارا، جعفر تگین و شمار دیگری از امیران ایلک خان را به اسارت گرفت و به پایتخت خوارزم که جُرجانیه (گُرگانْج) بود فرستاد. ارسلان در تعقیب فراریان تا حدود سمرقند پیش رفت. پس از آن اسماعیل به بخارا بازگشت. اهالی بخارا به گرمی از او استقبال کردند. ایلک خان نیز با اطلاع از این موضوع تصمیم گرفت که برای بار دیگر به ماوراءالنهر لشکر بکشد.