اختیارات محمد

معنی کلمه اختیارات محمد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اختیارات محمد (قرآن). پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در امور حکومتی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی صاحب اختیار بودند. در این مقاله آیات مرتبط با اختیار حضرت محمد صلی الله علیه وآله معرفی می شوند.
صاحب اختیار بودن پیامبر صلی الله علیه وآله، در امور حکومتى و اجتماعى:۱. وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَکُنْ مَعَ الْقاعِدِینَ.
توبه/سوره۹، آیه۸۶.
صاحب اختیار بودن پیامبر صلی الله علیه وآله، در تقسیم فی ء:وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ وَ لکِنَّ اللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ.
حشر/سوره۵۹، آیه۶.
اختیار پیامبر صلی الله علیه وآله در گرفتن زکات و مصرف آن:خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.
...

جملاتی از کاربرد کلمه اختیارات محمد

دوران حکومت وی را می‌توان به قدرتی کمتر از پولس و قدرتی بیشتر از یحیی تشبیه نمود. دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که عمر معتقد به اختیاراتی در مقام خلافت بود که تهدیدی برای جایگاه واحد و دست نیافتنی محمد در اسلام بود و از حد اختیارات محمد تجاوز می‌کرد. احتمالاً این مهم از حدیثی ناشی می‌شود که محمد در آن گفته‌است اگر پیامبری بعد از من نازل می‌شد، آن شخص عمر بود. لقب فاروق که به عمر نسبت داده شده به معنای جداکننده حق از باطل است. ساچاو و لوی دلا ویدا معتقدند که ارتباطی بین کلمه عربی فاروق و کلمه سریانی پاروکا وجود دارد که در زبان‌های سامی به مفهوم منجی است. این دو محقق بر این باورند که کلمه فاروق با مفاهیم کتاب‌های آسمانی ادیان اهل کتاب خصوصاً دین یهود در ارتباط است. این لقب که گفته می‌شود توسط محمد به وی داده شده و احتمالاً مربوط به زمان ورود عمر به اورشلیم می‌شد و مفهومی منجی گونه به خود گرفته‌است.