اجلب

معنی کلمه اجلب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَجْلِبْ: فریاد و صیحه بزن
ریشه کلمه:
جلب (۲ بار)
«أَجْلِب» از مادّه «اجلاب» در اصل «جلبه» به معنای فریاد شدید است; و «اجلاب» به معنای راندن و حرکت دادن با نهیب و فریاد می باشد. و این که در بعضی از روایات، از «جلب» نهی شده، یا به معنای آن است که مأمور جمع آوری زکات به هنگامی که برای گرفتن حق شرعی به چراگاه ها می رود نباید فریاد بزند و چهارپایان را در چراگاهشان وحشت زده کند. و یا اشاره به مسابقه اسب سواری است که هیچ یک از شرکت کنندگان در مسابقه، نباید به مرکب دیگری فریاد زند تا خودش پیشروی کند.
جلبه: صیحه. اجلاب: راندن با صیحه (مجمع البیان) راغب جلب را راندن و اجلاب را صیحه زدن با قهر گفته است . استفزار: بلند کردن به سرعت و به کاری وادار کردن به آسانی. رجل: به فتح اوّل و کسر دوّم جمع راجل. (پیادگان) خیل: اسبان و مجازا به سوارها اطلاق می‏شود. آیه درباره اعطاء قدرت به شیطان از جانب خداست درباره اضلال مردم. یعنی هر که از آن را می‏توانی با صدا و دعوتت به گناه بر خیزان و با سواران و پیادگانت بر آنها صیحه بزن (برای سوق به گناه) و در اموال و اولاد با آنها شریک شو . گویا بعضی از یاران و اعوان شیطان در وسوسه خیلی سریع اند و بعضی کمتر از آنها. لذا اولّی‏ها به سواران و دوّمی‏ها به پیادگان تشبیه شده‏اند رجوع شود به «شیطان». . جلابیت جمع جلبات و در معنی آن اختلاف هست. راغب آن را پیراهن و روسری گفته (قمیص و خمار) مجمع البیان در لغت فرموده:روسری زن که وقت خروج از منزل سر و صورتش را با آن ملحفه (چادر مانند) گفته. ابن اثیر در نهایه آنرا چادر و رداء معنی کرده و می‏گوید: گفته شده مانند چارقد و مانند ملحفه است. در قاموس هست که آن پیراهن و لباس گشاد کوچکتر از ملحفه یا چیزی است مثل ملحفه که زن لباسهای خود را به آن می‏پوشاند یا آن ملحفه است . در نهج البلاغه هست: «سَتَرَنی عَنْکُمْ جِلْبابٌ الدّینِ» خطبه 4 جلبات دین مرا از شما مستور کرد و ایضاً (حکمت112) هر که ما اهل بیت را دوست دارد برای فقر لباسی آماده کند و ایضاً به بعضی از عمّالش می‏نویسد: «فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْباباً مِنَ اللّینِ»نامه: 19 به جهت مردم لباسی از نرمی به پوش . با این قرائن و آنچه از نهایه و صحاح و قاموس نقل شد می‏شود گفت: جلباب ملحفه و لباس بالائی و چادر مانند است نه فقط روسری و خمار معنی آیه این است: ای پیغمبر به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو لباسهای چادر مانند خود را با آن جمع و جور کنند و جلبات را طوری از خود دور نگاه ندارد و بدن خود را از آن بیرون نکنند که پوشیدن آن مانند نپوشیدن باشد. از ماده جلب فقط دو صیغه فوق در قرآن هست .

جملاتی از کاربرد کلمه اجلب

(و لشـگـر سـواره و پـيـاده ات را بـه سـوى آنـهـا بـا فـريـادتگسيل دار)! (و اجلب عليهم بخيلك و رجلك ).
3 تهاجم تبليغاتى و فرهنگى دشمن ، مقدّم بر تهاجم نظامى است . ((صوت )) قبل از ((خيل )) آمده است . (بصوتك ، اجلب عليهم بخيلك )
O ابليس ، از جنّ است ، (كان من الجنّ) (140) ولشكريانى دارد، (وجنودابليس اجمعون )(141) و سپاه او پياده و سواره ، (و اجلب عليهم بخيلك و رجلك ) (142) و عامل انحراف و سجده نكردنش نيز قياس خاك و آتش بود. (خلقتنى من نارٍ و خلقته من طين )(143)
و در مـورد شـيـطـان مـى خـوانـيم و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك ورجـلك : بـا صـداى خـود آنها را به حركت در آور و لشگر سواره و پياده خود را به سوىآنها بفرست (سوره اسراء آيه 64).
و استفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك ...
و اينكه فرمود: (و اجلب عليهم بخيلك و رجلك ) معنايش اين است كه براى به راهانداختن آنان به سوى معصيت به لشگريانت اعم از سواره نظام و پياده نظام دستور بدهتا پيوسته بر سر آنان بزنند،
7 هر آزادى و اختيارى نشان لطف الهى نيست ، گاهى قدرت مانور، نوعى قهر الهى است . (استفزز، اجلب ، شاركهم ، و عِدهم )
از آيات كريمه قرآن درباره ابليس و خصوصيات كارهاى او و لشكريانش دو نكته ديگراستفاده مى شود: يكى اين است كه لشكريان او در كندى و تندى درعمل همه مثل هم و برابر هم نيستند، بعضى تند و بعضى كند هستند، به شهادت اينكه درجمله ) و اجلب عليهم بخيلك و رجلك ) بعضى از لشكريان او را سواره و بعضى راپياده معرفى كرده است .