ابو غطفان

معنی کلمه ابو غطفان در لغت نامه دهخدا

ابوغطفان. [ اَ غ َ طَ ] ( اِخ ) سعدبن طریف یا یزیدبن طریف. تابعی است و از ابوهریرة و ابن عباس روایت کند.

معنی کلمه ابو غطفان در فرهنگ فارسی

تابعی است

جملاتی از کاربرد کلمه ابو غطفان

اينكه گفته مى شود، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در دامان عايشه بدرود زندگى گفت ، نمى تواند صحت داشته باشد، زيرا عادة زنان چنين مسائلى را متعهد نمى شوند،به دليل ضعفى كه دارند بى تابى مى كنند، و نيز ممكن نيست على عليه السلام پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم را در مثل چنين حالتى رها سازد، و امر او را به زنان واگذارنمايد... و ابن سعد، تعدادى روايات در مورد اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم درآغوش على عليه السلام بدرود گفت ذكر نموده اند از آن جمله روايت ابو غطفان است.(596)