ابو روح

معنی کلمه ابو روح در لغت نامه دهخدا

ابوروح. [ اَ رَ ] ( ع اِ مرکب ) تابستان. ( مهذب الاسماء ).
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) کاتب علی بن عیسی خلیفه یوسف بن سلمان بن العبادیه. یکی از بلغای زبان عرب. ( ابن الندیم ).
ابوروح. [ اَ] ( اِخ ) ثابت بن محمد اَرُزّی یا رُزّی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) جمیل بن مره. محدث است و حمادبن زید از او روایت کند.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) حرمی بن عمارةبن ابی حفصه. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) حوشب بن سیف. محدث است و صفوان بن عمرو از او روایت کند.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) خالدبن مخروج. محدث است و یزیدبن هارون گوید او کذّاب است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) ربیعبن روح حمصی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) سلام بن مسکین. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) شبیب بن نعیم. محدث است و جریر از او روایت کند.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) صابی. یکی از مترجمین ونَقَله. او راست : ترجمه مقاله اولی ̍ و قسمتی از مقاله دویم تفسیر اسکندر افرودیسی بر کتاب سماع طبیعی ارسطو. و یحیی بن عدی این ترجمه را اصلاح کرده است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) عبدالرحمن بن قیس. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) عبدالعزیزبن موسی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) علی بن ابی روح. رجوع به علی... شود.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) عمارةبن ابی حفصه. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) عون بن موسی. محدث است.
ابوروح. [ اَ] ( اِخ ) عیسی بن مسعود ولادی. رجوع به عیسی... شود.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) عیسی هروی. رجوع به عیسی... شود.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) ( قاضی... ) او راست : مسائل ابی حازم.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) قدامةبن عبداﷲ عامری. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) اللاخونی. از روات است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) محمدبن عبدالعزیز واسطی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) معاویةبن یحیی الصدفی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) نضربن عربی. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) نوح بن قیس بصری. محدث است.
ابوروح. [ اَ ] ( اِخ ) یزیدبن رومان القاری ، معروف به ابن رومان. محدث است. و رجوع به یزید... شود.

معنی کلمه ابو روح در فرهنگ فارسی

نصر ابن عربی محدث است

جملاتی از کاربرد کلمه ابو روح

ابو روح محمد بن منصور بن ابی عبداللّه بن منصور جَمانی ( جرجانی) چشم‌پزشکی ایرانی بود که در زمان ابوالفتح ملکشاه‌ بن محمد سلجوقی (پادشاهی‌اش از ۱۰۷۲ - ۱۰۷۳ میلادی تا ۱۰۹۲ - ۱۰۹۳) برآمد.
ابو روح یزید بن رومان اسدی قرشی (درگذشت ۱۳۰ قمری/ ۷۴۸ میلادی)، از قاریان مدینه و راویان سیرهٔ محمد و از موالی آل زبیر بود. اگرچه غالب متقدمین چون ابن سعد، خلیفه، ابن حبان، طبری، ترمذی، دانی و دیگران وفات او را در ۱۳۰ قمری گفته‌اند، ولی متأخرین ۱۲۰ قمری را ترجیح داده‌اند و در برخی منابع ۱۲۹ قمری نیز ذکر شده‌است.