ابن طرخان

معنی کلمه ابن طرخان در لغت نامه دهخدا

ابن طرخان. [ اِ ن ُ طَ ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن حسن. از استادان غناء و موسیقی ، و او را از ادب نیز بضاعتی بوده است و از اوست : کتاب النوادر و الاخبار. کتاب اخبارالمغنین الطنبوریین. کتاب انساب الحمام.کتاب ما ورد فی تفضیل الطیر الهادی. ( ابن الندیم ).

معنی کلمه ابن طرخان در فرهنگ فارسی

از استادان غنا و موسیقی

جملاتی از کاربرد کلمه ابن طرخان

حائز اهمیت است که دانشوران شیعه توجهی ویژه به موضوع ایمان ابوطالب داشته‌اند. نخستین گردآورندگان جوامع حدیثی شیعه مانند «شیخ کلینی» در «کافی»، با نقل گزارش‌هایی از خدمات ابوطالب به اسلام سخن گفته‌اند. نجاشی تا اواسط سده پنجم قمری، حدود ده نگاشته را در میان دانشوران شیعه دربارهٔ ابوطالب ثبت کرده‌است. مهم‌ترین مؤلفان در این زمینه از این قرارند: احمد بن محمد بن عمار کوفی (درگذشت ۳۴۶ قمری)، ابن طرخان جرجرائی، سهل بن احمد دیباجی (درگذشت ۳۸۰ قمری)، علی بن بلال مهلبی ازدی، حسین بن عبیدالله (ابوعبدالله غضائری) (درگذشت ۴۱۱ قمری) و شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ قمری). از نوشته‌های این شش تن، کتاب ایمان ابی‌طالب شیخ مفید در دسترس است. در سده‌های بعد نیز نگاشته‌هایی دربارهٔ ایمان ابوطالب سامان یافت.