ابن صیرفی

معنی کلمه ابن صیرفی در لغت نامه دهخدا

ابن صیرفی. [ اِ ن ُ ص َ رَ ] ( اِخ ) ابوبکر محمدبن عبداﷲ الصیرفی. از بزرگان فقهای شافعی و از متکلمین آنان. او از پیوستگان ابوالحسن علی بن سهل و مصاحب او بود. وفات در 330 هَ.ق. کتاب البیان. کتاب حساب الدور. کتاب الفرائض و غیره از اوست. ( ابن الندیم ).

معنی کلمه ابن صیرفی در فرهنگ فارسی

از بزرگان فقهای شافعی و از متکلمین آنان

جملاتی از کاربرد کلمه ابن صیرفی

روایات متناقض بسیاری پیرامون روابط بساسیری و مصر در منابع موجود است. طبق گزارش ابن صیرفی، بساسیری قصد سفر به مصر را داشته و حتی بدانجا رفته است و اموالی را در راستای نبرد با طغرل و خلیفهٔ بغداد، از یازوری، وزیر مصر دریافت کرده است. رشیدالدین فضل‌الله نیز بیان می‌دارد که بساسیری با گریختن از نزد دبیس بن مزید، به مصر سفر کرد و در آنجا متعهد به براندازی عباسیان شد و با جلب حمایت مصریان، روانهٔ بغداد شد. اما مقریزی بیان می‌کند که بساسیری را با وجود درخواستش به مصر نپذیرفتند. اما در مقابل، مؤید فی الدین شیرازی در سال ۴۴۸ ه‍.ق اموال زیادی را برای وی ارسال کرد به‌طوری که خزانهٔ مصر تهی شد و حتی مستنصر حکومت رحبه را نیز به وی بخشید تا به وسیلهٔ آن به رویارویی با غزها و تسخیر عراق بپردازد. مؤید به همراه بخشش اموال و نظامیان به بساسیری، خلعت و عهد مستنصر را نیز به بساسیری تحویل داد و همچنین نامهٔ مستنصر را بدو داد که در آن، مستنصر بساسیری را مورد تکریم و بزرگداشت قرار داده و رهبری فاطمیان عراق را در راستای مقابله با عباسیان به وی اهدا کرد.
گزارش ابن صیرفی به‌طور مبهمی حاکی از آن است که بساسیری می‌خواست شخصاً به مصر برود و بلکه به آنجا رفته و یازوری، وزیر مصر هم، موید فی‌الدین را با اموالی با او همراه کرده‌است، تا به جنگ طغرل و خلیفه در بغداد برود.