ابلاد

معنی کلمه ابلاد در لغت نامه دهخدا

ابلاد. [ اِ ] ( ع مص ) چسباندن. دوسانیدن. ملازم گردانیدن کسی را بجائی. || خداوند ستور سست و کند شدن. ( منتهی الارب ).
ابلاد. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ بَلَد.

جملاتی از کاربرد کلمه ابلاد

ابلاد کوما (انگلیسی: Ablade Kumah؛ زادهٔ ۲۶ ژوئن ۱۹۷۰) بازیکن فوتبال اهل غنا بود.