ابقع

ابقع

معنی کلمه ابقع در لغت نامه دهخدا

ابقع. [ اَ ق َ ] ( ع ص ، اِ )پیسه. ابرص. سیاه و سپید. کلاغ پیسه. کلاغ سیاه و سپید. زاغ پیسه. ( زمخشری ). زاغ دورنگ. || اسب پیسه را نیز گویند. ( مهذب الاسماء ). || هر مرغ که سیاه و سپید باشد. || جانور سیاه وسپید. || و ابقع از مرغان و سگان بمنزله ٔابلق باشد از خیل : غراب ابقع؛ کلاغ پیسه. ج ، بُقع.

معنی کلمه ابقع در فرهنگ فارسی

آنکه بدنش دارای لکه های سیاه وسفیدباشد، پیسه، سیاه وسفید، کلاغ سیاه وسفید، جانورسیاه وسفید
پیسه کلاغ سیاه و سپید

معنی کلمه ابقع در دانشنامه عمومی

ابقع یکی از سه مدعی قدرت در شام در آخر الزمان است. خروج وی هنگامی ست که حاکم شام درمی گذرد، و فرزندانش نیز کشته می شوند. در این هنگام مردم شام به زیر سه بیرق ابقع و اصهب و سفیانی گردمی آیند. در نهایت وی از سفیانی شکست می خورد.
ابقع در لغت به ابلق یعنی هر شی سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شوره زار و کسی که لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد، گفته می شود. و احتمالا اشاره به رنگ پرچم این مدعی دارد.
پیامبر اسلام و امامان شیعه روایت شده که خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنباله دار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود که همه اینها در نزدیکی ظهور روی خواهد داد.

معنی کلمه ابقع در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَبقَع به کلاغ سیاه و سفید یا غیر آن از سایر پرندگان و حیوانات که این وصف را دارا باشند (سیاه و سفید) اطلاق می شود.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۲۳۸.
...
[ویکی اهل البیت] در لغت به ابلق یعنی هر شیء سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شوره زار و کسی که لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد، گفته می شود.
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده که خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنباله دار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود که همه این ها در نزدیکی ظهور روی خواهد داد.

جملاتی از کاربرد کلمه ابقع

خروش خروس سحرخوان بر آمد چو می شد غراب شب تیره ابقع
و به نقل ديگر امام باقر عليه السلام : در شام سه گروه داراى پرچم ، خروج مى كنند:اصهب ، ابقع و سفيانى . (123)
6 - ((جابر جُعفى )) مى گويد: امام باقر (عليه السلام ) فرمود:((در زمين قرار گير ودست و پايت را حركت مده تا نشانه هاى (ظهور) را كه براى تو مى گويم بنگرى ، ولىگمان ندارم عمر تو كفاف كند و تو به آن زمان برسى (مقدارى از آن نشانه ها عبارتنداز:) اختلاف بنى عباس ، نداى آسمانى ، فرو رفتن قريه اى از قريه هاى شام به نام((الجابيه ))، ورود تركها به جزيره ، ورود روميان به رَمْله ، اختلاف و كشمكش بسيار درهمه نقاط زمين تا اينكه شام ويران گردد و علّت خرابى آن ، جمع شدن سه گروه داراىسه پرچم در آن است كه عبارتند از: 1 - پرچم اصهب 2 - پرچم ابقع 3 - پرچم سفيانى)).
9/18 - ...رايت كان كلابا قد شدت على لتنهشنى ، و فيها كلب ابقع رايته اشدهاعلى ، اظن ان الذى يتولى قتلى رجل ابرص ‍ من بين هولاء القوم ، ثم انى رايت بعد ذلكجدى رسول الله صلى الله عليه و آله و معه جماعة من اصحابه و هويقول لى : يا بنى انت شهيد آل محمد و قد استبشر بكاهل السموات و اهل الصفيح الاعلى ، فليكن افطارك عندى الليلة ،عجل و لا تؤ خر، فهذا ملك قد نزل من السماء لياءخذ دمك فى قارورة خضراء، فهذا ما رايتو قد انف الامر و اقترب الرحيل من هذه الدنيا لا شك فى ذلك .(134)