اباغ

معنی کلمه اباغ در لغت نامه دهخدا

اباغ. [ اُ ]( اِخ ) عین اباغ نام وادی است بدانسوی انبار بر راه فرات. و بعضی گویند نام جائی است بشام. یوم عین اباغ نام جنگی است که منذربن ماءالسماء در آن کشته شد.

معنی کلمه اباغ در فرهنگ فارسی

عین اباغ نام وادی است بدانسوی انبار بر راه فرات

جملاتی از کاربرد کلمه اباغ

دربارهٔ زندگی افربان پیش و پس از نبرد ساتالا اطلاعاتی در دست نیست. نرسه هنگامی که در جنگ پیروزی را سخت دید، افربان را جهت مذاکره با روم به نزد گالریوس روانه کرد. او در آنجا ایران و روم را همانند دو چشم یک پیکر نامید و تقاضای صلح کرد. گویا افربان می‌کوشید تا با چنین سخنانی همتایی و همسنگی ایران و روم را یادآوری کند تا ایران شکست‌خورده را نیرومندتر از چیزی که بود، نشان دهد. او تنها درخواست شاهنشاه ایران مبنی بر استرداد همسرش ارسانه و همراهان خود را که در حین جنگ با رومیان اسیر شده بودند را به گالریوس اباغ کرد. گالریوس به افربان پاسخ قطعی نداد و خواهان ادامه پیشروی‌های نظامی در ایران شد اما با رسیدن خبر تجدید قوای ایرانیان پیشنهاد صلح و استرداد اسیران را پذیرفت و در ادامه عهدنامه نصیبین منعقد شد.