ابادگر

معنی کلمه ابادگر در فرهنگ عمید

( آبادگر ) آن که کارش آباد کردن است، آبادکننده.

جملاتی از کاربرد کلمه ابادگر

شاه عنوانی است که به فرمانروایان برخی از کشورها گفته می‌شود که حکومت طبق ارث به افراد خانواده ای خاص می رسد. معادل زنانه‌اش شهبانو است. پسران یک شاه، شاهزاده و دختران او شاه‌دخت نامیده می‌شوند. این عنوان در گذشته به‌طور پیوسته در ایران و ایران بزرگ مورد استفاده قرار می‌گرفته. برخلاف بیشتر فرمانروایان اروپایی که خود را King به معنی پادشاه می‌نامیدند، بیشتر فرمانروایان ایرانی خودشان را شاهنشاه (به معنی شاه شاهان) معادل واژه Emperor (به فارسی امپراتور) می‌نامیدند؛ که بالاترین عنوان یک فرمانروا بود. در کشورهای پاکستان و هندوستان، این عنوان برای اشاره به گورکانیان مورد استفاده قرار می‌گرفت. واژه شاه از واژه قدیمی‌تر در فارسی باستان Xšâyathiya مشتق شده‌است ریشه واژه شاه از خشتره که هم ریشه خشت میباشد یعنی اباد کننده که بر اثر دگرگونی زبانی در طول زمان، به شکل امروزی تغییر یافته‌است. این واژه خود می‌بایست از واژه‌ای دیگر در زبان مادی گرفته شده باشد. این واژه با واژه اوستایی xšaΘra- که به معنای «نیرو» و «دستور» است، از یک ریشه است. این واژه همچنین متناظر با واژه سانسکریتی (هندی باستانی) kṣatra- است که همین معنی را دارد. واژه kṣatriya- به معنی «جنگجو» از این واژه مشتق شده‌است. در زمان هخامنشیان، عنوان Xšâyathiya Xšâyathiyânâm یا «شاه شاهان» به فرمانروایان گفته می‌شد. نام خانوادگی شاه که در هندوستان رواج دارد از ریشه متفاوتی است و با این عنوان تفاوت دارد. برخلاف واژه سلطان (سلطه گر) امیر (امر کننده) حاکم (حکم کننده) واژه شاه هم ریشه خشت یعنی اباد کننده یا ابادگر است و اصالت ایرانی دارد.