مفتخوار

معنی کلمه مفتخوار در لغت نامه دهخدا

مفتخوار. [ م ُ خوا / خا ] ( نف مرکب ) کسی که بی زحمت می خورد. ( ناظم الاطباء ). آنکه بدون رنج و کوشش از نتیجه سعی و عمل دیگران بهره برد.و رجوع به مفتخور و ترکیب مفت خوردن ذیل مفت شود.

معنی کلمه مفتخوار در فرهنگ معین

(مُ خا ) (ص فا. ) کسی که بی رنج و زحمت چیزی به دست می آورد.

معنی کلمه مفتخوار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که ازسفره دیگران غذا خورد . ۲ - آنکه بدون سعی و رنج مال دیگران را تصاحب و صرف کند.

جملاتی از کاربرد کلمه مفتخوار

ديروز گفتند مشتى خرابكار از خارج با گذرنامه جعلى آمده اند و خرابكارى كرده اند وملت را خارجى معرفى كردند، امروز تظاهر كنندگان شعار ضد ديكتاتورى سراسركشور را كه داده اند و از شاه جنايتكار اظهار تنفر كرده اند، مشتى ماركسيست و كمونيست خوانده اند. ملت ايران از روحانى تا سياسى ، از تجار و كسبه تا كارگر و دهقان چون شعارشان مرگ بر شاه است ، كمونيست اند!! و فقط شاه و مفت خواران اطراف او كه با ملت مسلمان آن كردند و مى كنند كه چنگيز نكرد، مسلمانند و ايرانى !!

در منطق كارتر و ساير نفت خواران مفتخوار، فضاى آزاد يعنى به زندان كشيدن جناح هاى آزدايخواه و استقلال طلب ، از علماى روشنفكر مذهبى تارجال سياسى و دانشجويان و رجال محترم بازار و سانسور مطبوعات و دستگاه هاى  تبليغاتى و در اين منطق ، ترقى و تمدن كشور يعنى وابستگى شريان هاى آن از فرهنگو اقتصاد و ارتش تا دستگاه هاى قانونگذارى و قضائى و اجرائى . اين برنامه در كشورما بيش از پنجاه سال دوران سياه پهلوى پياده و موردعمل بوده و هست .

4!!! چون ملت مبارز رمز پيروزى را يافته است و با هوشيارى دريافته كه بسيج عمومى از سنگرهاى الهى مساجد و منابر و محافل دينى گرديد، لازم است اين سنگرهاى اسلامى راحفظ نمائيم و در اين موقع حساس سرنوشت ساز كه با ماه مبارك رمضان نيز مصادف است ،بـايـد اجـتـمـاعـات در مـسـاجـد و مـحـافـل مـذهـبى هر چه بيشتر و با شكوهتر بر پا شود واهـل مـنـبـر و خـطـبـاء محترم به روشنگرى و سازندگى هر چه بيشتر قيام و اقدام نمايند وتوطئه خيانتكاران و وابستگان به اجانب را خنثى نمايند و نهضت اسلام عظيم را حفظ نموده و به پيش ببرند. و ملت شريف با اجتماعات خود قطع طمع اجانب و مفتخوار را بنمايند.