معفرت

معنی کلمه معفرت در لغت نامه دهخدا

معفرت. [ م ُ ع َ رَ ] ( ع ص ) دارای عفریت. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

جملاتی از کاربرد کلمه معفرت

مسائل توحيد؛ اثبات صانع ، صفات ذات ، عدل ؛ حسن و قبح عقلى ،استقلال عقل در درك احكام ، مخلوق بودن كلام خدا، هدف دار بودن خلقت ،افعال خداوند به اعتراض بستگى دارد، معفرت گناهكار پس از توبه ،اصل وعد و عيد، منفى تكليف مايطاق ، افعال بندگان مخلوق خودشان است ، مشبت الهى بهافعال بندگان تعلق نمى گيرد، عالم حادث است ، خداوند است ، خداوند غيرقابل رؤ يت است در هر دو جهان ،و...