معنی کلمه مطحن در لغت نامه دهخدا مطحن. [ م ِ ح َ ] ( ع اِ ) آسیا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث ). اسکده. ( مهذب الاسماء ). آسیاکده. سرآسیا. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : گردکان ما در این مطحن شکست هرچه گوئیم از غم خود اندک است.مولوی.
جملاتی از کاربرد کلمه مطحن زان لکلک ای برادر گندم ز دلو بجهد در آسیا درافتد گردد خوش و مطحن همه صاحبدلان گندم که بامغزند و با لذت همه جسمانیان چون کَه که بیمغزند در مطحن