به هر حال ، آيه فوق ، اشاره روشنى به مساءله فريب وجدان دارد و اينكه بسيار مىشود كه انسان منحرف و آلوده ، براى رهائى از سرزنش و مجازات وجدان در برابراعمال زشت و انحرافى دست به فريب وجدان خويش مى زند، و كم كم براى خود اين باوررا به وجود مى آورد كه اين عمل من نه تنها زشت و انحرافى نيست بلكه اصلاح است ومبارزه با فساد (انما نحن مصلحون ) تا با فريب وجدان آسوده خاطر بهاعمال خلاف خود ادامه دهد.
3 منافق چند چهره بودن خود را مردم دارى واصلاح طلبى مى داند. (انمّا نحن مصلحون )
و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الاءرض قالوا انما نحن مصلحون (11)
5 منافق با ستايش نابجا از خود، در صدد تحميق مردم و توجيه خلافكارى هاى خويش است . (انّما نحن مصلحون )
و ما كان ربك ليهلك القرى بظلم و اءهلها مصلحون (117)
واذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون # الا انهم هم المفسدون ولكنلا يشعرون
4 منافق ، فقط خود را اصلاح طلب معرّفى مى كند. (انّما نحن مصلحون ) (ممكن است كسى در حدّ اعلاى بيمارى روحى باشد، ولى خيال كند كه سالم است .)
البتّه خداوند متعال اصلاح طلبان واقعى را از كسانى كه شعار اصلاح مى دهند، جدا مىكند و چهره ى مدّعيان دروغين را افشا مى كند؛ قالوا انّما نحن مصلحون اءلا اِنّهم همالمفسدون و لكن لايشعرون (86) آنها مى گويند: فقط ما اصلاح طلبيم ، آگاه باشيدآنها خود فساد كنندگانند، ولى نمى فهمند.
واذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون # الا انهم هم المفسدون ولكنلا يشعرون