مسمومه

معنی کلمه مسمومه در لغت نامه دهخدا

( مسمومة ) مسمومة. [ م َ م َ ] ( ع ص ) تأنیث مسموم. رجوع به مسموم شود.

معنی کلمه مسمومه در فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مسموم : اغذی. مسمومه .

جملاتی از کاربرد کلمه مسمومه

اين پيوستگى ، قدم اول است كه به رغم اجانب و نوكران چشم و زبان بسته آنها، در راه آزادى ملت هاى زيردست برداشته شده و اساس و زير بناى شكست نهائى چپاولگران وعمال خبيث كسانى است كه با تبليغات مسمومه ساليان دراز شما برادران و فرزندان ملترا مانند دشمنان ستمگر ملت هاى ضعيف ، بر مركب آمال به تاخت و تاز و بند كشيدن ملل اسلامى و مكيدن خون آنها باكمال امنيت و آرامش خاطر اشتغال داشتند.