مسفور

معنی کلمه مسفور در لغت نامه دهخدا

مسفور. [ م َ ] ( ع ص ) نبشته. ( آنندراج ). بیان شده و اشاره شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به سفور شود.

معنی کلمه مسفور در فرهنگ فارسی

نبشته و بیان شده

جملاتی از کاربرد کلمه مسفور

و پـس از ايـنـكـه ايـن مـطـلب غـيـر مـصادم با برهان ، بلكه موافق با آن ، است ، داعى بهتـاءويـل نـيـسـت ، چـنـانـچـه فـيـلسـوف مـعـظـم ، جـنـاب صـدرالمـتـاءلهـيـن ، ارتـكـاب آن فرمودند،(781) با آنكه ملائكه عالم مثال و تمثلات ملكيه و ملكوتيه ملائكه را معترف و اثبات آن را در كتب حكميه و مسفورات علميه خود فرمودند با بياناتى بينظير كه مختصبه خود آن بزرگوار است .