معنی کلمه مسعاه در لغت نامه دهخدا ( مسعاة ) مسعاة. [م َ ] ( ع اِ ) بزرگی و بلندی. ( منتهی الارب ). مکرمت. ( اقرب الموارد ). || نهایت مرد در انواع مجدو شرف. ( منتهی الارب ). معلاة در انواع مجد. ( از اقرب الموارد ). ج ، مساعی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
جملاتی از کاربرد کلمه مسعاه (( ((الهى مسى ء قدر ورد، و فقير قد قصد، لا تخيب مسعاه ، و ارحمه و اغفر له خطاه...)). )) (247)