مسح پا

معنی کلمه مسح پا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مسح پا (روایات شیعه). وضو عملی است تعبدی که از شستن صورت و دست ها و مسح سر و روی پاها تشکیل شده است و در اسلام به آن توجه ویژه ای شده که در بعضی موارد واجب می شود. یک روایتی در اصول کافی وارد شده که در آن روایت شستن پاها در وضو مطرح شده است، در حالی که این مطلب با اعتقاد شیعه سازگاری ندارد لذا صحت و سقم و محتوای روایت را بررسی می کنیم.
مرحوم شیخ کلینی روایت را با این سند و متن نقل کرده است:۶- عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ اَبِی دَاوُدَ جَمِیعاً عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَبْنِ اَیُّوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام. قَالَ: اِذَا نَسِیتَ فَغَسَلْتَ ذِرَاعَکَ قَبْلَ وَجْهِکَ فَاَعِدْ غَسْلَ وَجْهِکَ ثُمَّ اغْسِلْ ذِرَاعَیْکَ بَعْدَ الْوَجْهِ فَاِنْ بَدَاْتَ بِذِرَاعِکَ الْاَیْسَرِ قَبْلَ الْاَیْمَنِ فَاَعِدْ غَسْلَ الْاَیْمَنِ ثُمَّ اغْسِلِ الْیَسَارَ وَ اِنْ نَسِیتَ مَسْحَ رَاْسِکَ حَتَّی تَغْسِلَ رِجْلَیْکَ فَامْسَحْ رَاْسَکَثُمَّ اغْسِلْ رِجْلَیْکَ. «امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هرگاه فراموش کردی و پیش از شستن صورت، دست خود را شستی، برگردید و صورتت را بشویید و بعد از آن دست خود را بشویید. اگر فراموش کردی و پیش از دست راست، دست چپ را شستی، برگرد و دست راستت را بشوی و بعد از آن دوباره دست چپ را بشوی. اگر مسح سرت را فراموش کردی و به شستن پاها پرداختی، برگرد و سر خود را مسح کن و بعد از آن دوباره پاهای خود را بشویید.»
الکلینی الرازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۳، ص۳۵، ناشر:اسلامیه ، تهران ، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.
از این روایت می توان چند پاسخ ارائه کرد:
← انقطاع سند روایت
تا اینجا ثابت شد که مسح پاها در وضو واجب و از ضروریات مذهب شیعه می باشد و روایات آن متواتر است. برای اثبات مطلب، چند روایت آن را ذکر می نماییم:
← روایت کلینی از امام باقر
...
[ویکی فقه] مسح پا (قرآن). مسح پا تا برآمدگی آن، در وضو برای نماز واجب است.
در وضو مقدار واجب مسح پاها از نوک انگشتان تا برآمدگی روی پا می باشد.یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا... وامسحوا برءوسکم وارجلکم الی الکعبین...(ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که به نماز می ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل (برآمدگی پشت پا) مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت کرده)، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده اید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت (پیشانی) و دستها بکشید! خداوند نمی خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه می خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!)
دستور وضو ساختن
۱- حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار می گیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنایی است که از کلمه" وجه" در عرف فهمیده می شود، زیرا وجه همان قسمتی است که انسان به هنگام برخورد بر دیگری با آن" مواجه" می شود.۲- حد دست که باید در وضو شسته شود، " تا آرنج" ذکر شده، زیرا مرافق جمع"مرفق" به معنی" آرنج" است، و چون هنگامی گفته شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته میشود، برای رفع این توهم می فرماید: تا آرنج بشوئید (الی المرافق).۳- کلمه" ب" که در" برؤسکم" می باشد طبق صریح بعضی از روایات و تصریح بعضی از اهل لغت به معنی" تبعیض" می باشد، یعنی" قسمتی" از سر را مسح کنید که در روایات ما محل آن به یک چهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتی از این یک چهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد- بنا بر این آنچه در میان بعضی از طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتی گوشها را مسح می کنند، با مفهوم آیه سازگار نمی باشد.۴- قرار گرفتن" ارجلکم" در کنار" رؤوسکم" گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر ملاحظه می کنیم" ارجلکم" بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل" برؤسکم" است نه عطف بر" وجوهکم").۵- کعب در لغت بمعنی برآمدگی پشت پاها و هم بمعنی مفصل یعنی نقطه ای که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط میشود آمده است «۳».

جملاتی از کاربرد کلمه مسح پا

ما مى توانيم از آقاى فخر رازى و ابن ابى الحديد معتزلى و كسانى كهمثل اين دو نفر فكر مى كنند، بپرسيم آيا مسأ له مسح پا يا شستن آن مهمتر است ، يا مسأ لهخلافت ؟ آيا خواندن التحيات مهمتر است يا مسأ له خلافت ؟ و آيا...
ترتیب بدین معناست که در وضو باید اول باید نیت کنند سپس صورت شسته شود، سپس دست راست و سپس دست چپ و مسح سر و مسح پا. تا زمانی که مرحلهٔ قبل به‌صورت کامل و صحیح انجام نشود، نباید به سراغ مرحلهٔ بعد رفت.
بعضى ديگر در توجيه صداى زير لام در جمله (ارجلكم ) (البته بنابراين كه شستنپاها در وضو واجب باشد) گفته اند: عطف جمله : (ارجلكم ) به جمله (رؤ سكم ) بهجاى خود محفوظ است ، و معناى آيه اين است كه سر و پاها را مسح كنند، ليكن منظور از مسحشستن خفيف و يا به عبارتى تر كردن است ، پس چه مانعى دارد كه منظور از مسح پاهاشستن آنها باشد، چيزى كه اين احتمال را تقويت مى كند اين است كه تحديد و توقيتى كهدر اين باب وارد شده همه راجع به عضوى است كه بايد شست ، يعنى صورت (و دست ) ودر باره عضو مسح كردنى هيچ تحديد حدودى نشده ، به جز پا كه فرموده پا را تا كعبمسح كنيد، از همين تحديد مى فهميم كه مسح پا هم حكم شستن آنرا دارد.

اختلاف در اعراب كلمه (ارجلكم ) و در نتيجه اختلاف در اينكه مسح پا واجب است يا شستن آن

اتفاقا من از همراهان زودتر بيدار شدم و ابريق را برداشته از براى وضو بيرون آمدم وبعد از مقدمات وضو، بر صفه اى كه در وسط كاروانسرا بود بالا رفتم و بر لب آنصفه رو به كاروانسرا نشسته مشغول وضو شدم . در اثناى وضو كهمشغول مسح پا بودم شخصى را ديدم كه در زى لباس اعراب ، پياده از درب كاروانسراداخل گرديد، وى با سرعت تمام نزد من آمد كه گمان كردم كه او از اعراب بيابان است واراده آن كرده كه مرا برهنه كند، لكن چون قابلى با خود نداشتم چندان خوفى نكردم ومسح پا را تمام نمودم .

مسح پا يعنى ، خدايا! من از جاى بد رفتن پا مى كشم و اين پا را از هر گناهى كه با آن انجام داده ام تطهير مى كنم . اگر كسى بخواهد نام مبارك حقتعالى را بر زبان آورد بايددهان را تطهير كند. مگر مى شود با دهان ناشسته انسان نام خدا را ببرد. بايد دهان را باآب مضمضه كند و بشويد. اين گوشه اى از اسرار وضو گرفتن است . اگر ما مى بينيماز نماز لذت نمى بريم و از عبادت لذت نمى بريم براى آن است كه به اين اسرار آشنا نيستيم . آنها كه از عبادت لذت مى برند چيزى را به اين عبادت تبديل يا تعويض نمى كنند.

در اعلام الورى از محمد بن اسماعيل و او نيز از محمد بنفضيل نقل كرده كه اختلاف نمودند رواة اصحاب ما در مسح دو پا كه آيا از سر انگشتان تاساق پا است يا از ساق پا تا سرانگشتان است على بن يقطين نامه اى بموسى بن جعفرعليه السلام نوشت كه يا ابن رسول الله اصحاب ما در مسح پا اختلاف دارند اگر بخطشريف خود چيزى بنويسيد تا بر آن عمل كنيم بسيار خوبست .
يك نفر شيعه ، وضو مى گرفت وقتى به مسح پا رسيد؛مثل بقيه شيعه ها، پا را مسح كرد ناگهان ديد، كه بالاى سرش ، يك مرد حنفى ، به اونگاه مى كند. فوراً پاهاى خود را شست .