معنی کلمه مستصعب در لغت نامه دهخدا
مستصعب. [ م ُ ت َ ع َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استصعاب. کاری که سخت و دشوار بنظر آمده باشد. ( اقرب الموارد ). دشوار. سخت. رجوع به استصعاب شود.
دقت در مفهوم اين جمله انسان را در حيرت و تعجب فرو مى برد و فكر انسان از درك آن عاجزو درمانده است كه اين چه مقامى است كه امام معصوم و علت كائنات خود را بر او فدا مى كندو اين چه معنويت و منزلتى است كه شخص والاى بشريت و يكى از افرادى كه در حقشان مى گوييم ((بكم فتح اللّه وبكم يختم ...))(250))) او را بامدال افتخار ((بنفسى انت )) مفتخر مى گرداند(251)، پس چه بهتر از اين مرحله و از اينبيان امام بگذريم و تغيير و تاءويل آن را به خودشانمحول كنيم كه فرموده اند:((اِنَّ كلامنا صعب مستصعب ))تذكر: در اينجا مناسب است براى تكميل اين بحث اين موضوع رانيز متذكر شويم كه درروز عاشورا غير از امام حسين و حضرت ابوالفضل چهارتن ديگر از فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام به شهادت رسيده اند كه مجموع شهدا از فرزندان بلاواسطه آن حضرت دركربلا شش نفر مى باشد.
از جمله مشكلات مستصعب طبق روايات وارده در قيامت ، مسئله مال و ثروت است كه از آن پرسش مى نمايند و پاسخ به آن فوق العاده دشوار است ، امااگر زكات مال و هر گونه حق الله و حق الناس از آن پرداخت گردد، ديگر پرسشى از بقيه اموال و از شخص صاحب مال نمى گردد.
اكنون كه سهم عقل و براهين عقلى به عنوان جزئى از عناصر دينى در تفسير متون نقلىدين مطرح است ، لازم است به يك نكته حساس كه قبلا نيز به آن اشاره شد توجه كرد وآن اين كه در تعريف مفهوم تفسير حتما بايد قيد به قدر طاقت بشرى اخذ شود؛زيرا متون نقلى دين ، وحى الهى است كه خداوند در آن درباره اسماى حسنا و صفات عليا وافعال حكيمانه خود از ملك و ملكوت دنيا و آخرت، مادى و مجرد، و ... سخن گفته است وادراك صحيح كلمات تدوينى خدا همانند فهم درست كلمات تكوينى او بهم قدار ظرفيت ادراك كنندگان است و معرفت اكتناهى به علوم و مفاهيم قرآنى همانند معرفت اكتناهى به اسرار و رموز جهان عينى صعب بلكه مستصعب است . از اين رو همان طور كه در تعريف مفهوم تفسير قرآن كريم ، معرفت مقصود متكلم ، يعنى خداوند سبحان به اندازهطاقت بشرى ذكر مى شود؛ يعنى قيد به قدر طاقت بشرى در تعريف تبيين جهان عينى (فلسفه ) و علمى (تفسير ) ماءخوذ است .