معنی کلمه مستسلم در لغت نامه دهخدا
مستسلم. [ م ُ ت َ ل ِ ] ( اِخ ) ابوسعید واسطی ثقفی. از معاریف زهاد است. و رجوع به ابوسعید واسطی شود.
مقصود از متكبرين همان مستكبرينند، به اين معنا كه مصداقا هر دو يكى هستند، هر چند كه عنايت لفظى در آن دو مختلف است ، يكجا اقتضاءكند آنطور تعبير شود ، و يكجا اينطور،مانند مسلم و مستسلم ، كه از نظر مصداق يكى هستند پس مستكبر، آن كسى است كه براى خودطلب بزرگى مى كند و آن خواسته را از قوه به فعليت و ازدل به خارج در مى آورد، و متكبر آن كسى است كه تكبر را براى خودقبول كرده آن را براى خود صفتى مى سازد.