مستانفه

معنی کلمه مستانفه در لغت نامه دهخدا

( مستأنفة ) مستأنفة. [ م ُ ت َءْ ن ِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث مستأنف. نعت فاعلی از مصدر استیناف. از سر نو گیرنده و آغازکننده. ( غیاث ) ( آنندراج ).... رجوع به مستأنف و استیناف شود. || رام و آهسته. || به یکسو استاده شونده. || مجازاً به معنی جدا و علی حده. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه مستانفه در فرهنگ فارسی

آغاز کننده

جملاتی از کاربرد کلمه مستانفه

و اما اينكه بعضى ها گفته اند جمله (ترونها) جمله ايست مستانفه و نو كه غرض آندفع دخلى است كه ممكن است از شنيدن (رفع السموات بغير عمد) به ذهن شنوندهبيايد و بپرسد به چه دليل بى ستون است ؟ در جواب گفته شد: (ترونها) يعنى مىبيند كه ستون ندارد، وجه بعيدى است .
و جمله مورد بحث جمله اى است مستانفه و در معناى جواب است از سؤ الى مقدر گويى وقتىگفته شد : (هيچ حميمى از حال حميم خود نمى پرسد)، شخصى پرسيده : مگر انسان آنروز خويشاوند خود را مى بيند؟ جواب مى دهد: (يبصرونهم )، ممكن هم هست اين جمله صفتحميما باشد، آن وقت معنا چنين مى شود: (هيچ حميمى ازحال حميمى كه نشانش مى دهند نمى پرسد) .

و ما بتا و الف قد جمعا يكسر فى الجر و فى النصب معا(42)گفتم : واو، واو مستانفه و ما موصول و مبتدا به تا جار و مجرور منعلق است به جمعا و الفعـطـف اسـت بـر تـا قـد حـرف تـحـقـيـق جـمـع مـجـهـول نـائب فاعل ضميرى است راجع به موصول وصله موصول است و يكسر خبر مبتدا فى الجر متعلقاسـت بـه يـكـسـر و فـى النـصـب عـطـف اسـت بـر فـى الجـر و مـعـاحال است از الجر و النصب يعنى چيزى و كلمه اى كه به تا و الف جمع بسته شود كسره داده مى شود در حال جر و نصب با هم .