مسبه. [ م ُ س َب ْ ب َه ْ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر تسبیه. رجوع به تسبیه شود. || پیر خرف. ( منتهی الارب ). آنکه بسبب پیری عقل خود از دست داده باشد. ( اقرب الموارد ). مسبوه. و رجوع به مسبوه شود. || مرد تیززبان. ( منتهی الارب ). طلیق اللسان. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه مسبه در فرهنگ فارسی
مرد تیز زبان
جملاتی از کاربرد کلمه مسبه
بـعـضـى از مـفسران نيز گفته اند كه در دانش امروز به اثبات رسيده كه اگر مقدارى مسبه آهن اضافه كنند مقاومت آن را بسيار زيادتر مى كند، ذو القرنين